جدول جو
جدول جو

معنی یاسق - جستجوی لغت در جدول جو

یاسق
سیاست، فسق (سنگلاخ) : برنددست بدست اهل عشرتم همه روز چوقحبه ای که بزورش برندشب به یساق. (ملافوقی)، ترتیب وساختگی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از باسق
تصویر باسق
بلند و دراز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یاسر
تصویر یاسر
(پسرانه)
نام پدر عمار، از یاران خاص پیامبر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از خاسق
تصویر خاسق
خازق: آماجین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باسق
تصویر باسق
سربرافراخته، ویژگی درخت بلند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یساق
تصویر یساق
قاعده و قانون، نظام، سیاست، سزا، قصاص
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یاسا
تصویر یاسا
رسم و آیین، قاعده و قانون، حکم و امر پادشاه، مجازات
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فاسق
تصویر فاسق
مردی که با زن شوهردار رابطۀ جنسی دارد، کسی که مرتکب فسق شود، فاجر، گناهکار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یاسه
تصویر یاسه
یاسا، رسم و آیین، قاعده و قانون، حکم و امر پادشاه، مجازات
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غاسق
تصویر غاسق
تیره و تاریک، شب بسیار تاریک، شب تاریک، مار سیاه، قمر، ماه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غاسق
تصویر غاسق
شب تاریک و ظلمانی
فرهنگ لغت هوشیار
بلاده دژوند تبهکار ناراستکار، یارو مردی که در پیوند با زن شوهر دار است تبهکار گنهکار ناراست کردار، مردی که با زن شوهر دار دوستی و هم صحبتی کند، جمع فساق فسقه فاسقین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناسق
تصویر ناسق
سامان دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یاسه
تصویر یاسه
رسم و قاعده، حکم و قانون و سیاست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یاسم
تصویر یاسم
پارسی تازی گشته یاسم از گیاهان یاسمن
فرهنگ لغت هوشیار
آسان، چپی سوی چپ، گوشت فروش شتر کش -1 طرف چپ، قمار باز، قسمت کننده جزور قمار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یاسج
تصویر یاسج
تیر پیکان دار
فرهنگ لغت هوشیار
سیاست، فسق (سنگلاخ) : برنددست بدست اهل عشرتم همه روز چوقحبه ای که بزورش برندشب به یساق. (ملافوقی)، ترتیب وساختگی
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی: آسا دات (قانون) ظیین، سزا، کیفر دادن قاعده، قانون، سیاست، سزا قصاص. یابه یا سار سانیدن، کیفر دادن مجازات کردن کشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یارق
تصویر یارق
ترکی روشن سپید پارسی تازی گشته یاره دستیانه دست برنجن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یساق
تصویر یساق
قاعده و قانون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باسق
تصویر باسق
((س ِ))
بلند، دراز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غاسق
تصویر غاسق
((س))
تاریک شونده، ماه، شب تاریک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فاسق
تصویر فاسق
((س))
گناهکار، بدکار، در فارسی به معنی مردی که با زن شوهردار رابطه نامشروع دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یاسه
تصویر یاسه
((س))
فرمان و حکم پادشاهی، قانون و مجازات مغولی، یاسا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یاسم
تصویر یاسم
((س یا سَ))
یاسمن، گلی است خوشبو به رنگ زرد، سفید یا کبود، یاسمین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یاسر
تصویر یاسر
((س ِ))
طرف چپ، قمارباز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یاسج
تصویر یاسج
((س))
یاسچ، یاسیج، تیر پیکان دار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یاسا
تصویر یاسا
فرمان و حکم پادشاهی، قانون و مجازات مغولی، یاسه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یساق
تصویر یساق
((یَ))
سیاست، فسق (سنگلاخ)، ترتیب و ساختگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یاحق
تصویر یاحق
ای حق، ای خدا، کلمه ای که پهلوانان و درویشان هنگام خداحافظی بر زبان می آورند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یاسج
تصویر یاسج
تیر، تیر پیکان دار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یاسم
تصویر یاسم
یاس، درختچه ای زینتی با گل های زرد، سفید یا بنفش، سمن، سجلاط، یاسمین، یاسمن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یاس
تصویر یاس
(دخترانه)
گل منسوب به حضرت زهرا (س)، گلی زینتی با رنگهای زرد سرخ سفید و بنفش و بسیار خوشبو
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یسق
تصویر یسق
یاسا، ترتیب، نظم، تعبیه
فرهنگ فارسی عمید