مقابل یمین، طرف چپ، سمت چپ، کنایه از شوم، نامبارک، کنایه از کسی که دیدن روی او باعث نکبت و نحوست شود، برای مثال نشسته مدعیانند از یمین و یسار / خدای را که بپرهیز از «یساری» چند (ظهوری - لغتنامه - یسار)، فراخی و آسانی، توانگری، فراخی در نعمت و مال
مقابلِ یمین، طرف چپ، سمت چپ، کنایه از شوم، نامبارک، کنایه از کسی که دیدن روی او باعث نکبت و نحوست شود، برای مِثال نشسته مدعیانند از یمین و یسار / خدای را که بپرهیز از «یساری» چند (ظهوری - لغتنامه - یسار)، فراخی و آسانی، توانگری، فراخی در نعمت و مال
بزدلی و خوف، (آنندراج)، تکاهل و تکاسل و آهستگی، (از آنندراج) (فرهنگ شعوری ج 2 ص 310) تنبلی، دیر جنبیدن: خماردار همه سال با گیار بود بسا سرا که جدا کرد از او زمانه گیار، دقیقی (از شعوری)، - باگیار، بزدل و ترسو، -، تنبل و کاهل، کسل: خماردار همه سال باگیار بود بسا سرا که جدا کرد از او زمانه گیار، دقیقی، رجوع به کیار شود، - بی گیار، تیز و چالاک و خوش، (آنندراج) : بدو گفت بهرام شو بی گیار بیاور که سرگین کشد بر کنار، فردوسی
بزدلی و خوف، (آنندراج)، تکاهل و تکاسل و آهستگی، (از آنندراج) (فرهنگ شعوری ج 2 ص 310) تنبلی، دیر جنبیدن: خماردار همه سال با گیار بود بسا سرا که جدا کرد از او زمانه گیار، دقیقی (از شعوری)، - باگیار، بزدل و ترسو، -، تنبل و کاهل، کسل: خماردار همه سال باگیار بود بسا سرا که جدا کرد از او زمانه گیار، دقیقی، رجوع به کیار شود، - بی گیار، تیز و چالاک و خوش، (آنندراج) : بدو گفت بهرام شو بی گیار بیاور که سرگین کشد بر کنار، فردوسی
گذار باشد که از گذاشتن و امر به گذاشتن هم هست، یعنی بگذار. (برهان). رجوع به گساردن شود، خورنده. خورندۀ غم و خورندۀ شراب نیز هست. (برهان). بصورت ترکیب با غم و می و باده و انده و پیمانه به کار رود. و غمگسار و اندوه و انده گسار و میگسار کسی است که با وی غم یا باده را در میان نهند ومجازاً بمعنی غمخوار و یا میخوار باشد: تو سرو جویباری تو لالۀ بهاری تو یار غمگساری تو حور دلربایی. فرخی. به گیتی مرا خود همین است و بس چه انده گسار و چه فریادرس. فردوسی. اگر رای میداری و روی یار همت می بود هم بت میگسار. اسدی. انده گسار من شد و انده به من گذاشت وامق چه کرد در غم عذرا من آن کنم. خاقانی. تا برون شد سر شکارش بود کآمد آن خانه غمگسارش بود بود بهرام روز و شب بشکار گاه بر باد و گاه باده گسار. نظامی. می و نقل و سماع و یاری چند میگساری و غمگساری چند. نظامی. گر از دلبری دل به تنگ آیدت وگر غمگساری به چنگ آیدت. سعدی (بوستان). همه روزه گر غم خوری غم مدار چو شب غمگسارت بود در کنار. سعدی (بوستان). دردی کش بادۀ محبت مائیم پیمانه گسار بزم الفت مائیم آیینۀ هفتادودو ملت مائیم با این همه معنی تو و صورت مائیم. شریف خان (از آنندراج)
گذار باشد که از گذاشتن و امر به گذاشتن هم هست، یعنی بگذار. (برهان). رجوع به گساردن شود، خورنده. خورندۀ غم و خورندۀ شراب نیز هست. (برهان). بصورت ترکیب با غم و می و باده و انده و پیمانه به کار رود. و غمگسار و اندوه و انده گسار و میگسار کسی است که با وی غم یا باده را در میان نهند ومجازاً بمعنی غمخوار و یا میخوار باشد: تو سرو جویباری تو لالۀ بهاری تو یار غمگساری تو حور دلربایی. فرخی. به گیتی مرا خود همین است و بس چه انده گسار و چه فریادرس. فردوسی. اگر رای میداری و روی یار هَمَت می بود هم بت میگسار. اسدی. انده گسار من شد و انده به من گذاشت وامق چه کرد در غم عذرا من آن کنم. خاقانی. تا برون شد سر شکارش بود کآمد آن خانه غمگسارش بود بود بهرام روز و شب بشکار گاه بر باد و گاه باده گسار. نظامی. می و نقل و سماع و یاری چند میگساری و غمگساری چند. نظامی. گر از دلبری دل به تنگ آیدت وگر غمگساری به چنگ آیدت. سعدی (بوستان). همه روزه گر غم خوری غم مدار چو شب غمگسارت بود در کنار. سعدی (بوستان). دردی کش بادۀ محبت مائیم پیمانه گسار بزم الفت مائیم آیینۀ هفتادودو ملت مائیم با این همه معنی تو و صورت مائیم. شریف خان (از آنندراج)
دهی است از دهستان بیدخت بخش جویمند حومه شهرستان گناباد. واقع در 42000 گزی خاور گناباد. محلی جلگه و هوای آن گرمسیر و سکنۀ آن 352 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، ارزن، و ابریشم و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان بیدخت بخش جویمند حومه شهرستان گناباد. واقع در 42000 گزی خاور گناباد. محلی جلگه و هوای آن گرمسیر و سکنۀ آن 352 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، ارزن، و ابریشم و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند، واقع در 73000 گزی شمال قاین و سر راه مالرو و عمومی بزن آباد، محلی جلگه و هوای آن گرمسیر و سکنۀ آن 155 تن است، آب آن از قنات تأمین میشود، محصول آن غلات و شلغم و شغل اهالی زراعت و مالداری و صنایع دستی ایشان قالیچه بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند، واقع در 73000 گزی شمال قاین و سر راه مالرو و عمومی بزن آباد، محلی جلگه و هوای آن گرمسیر و سکنۀ آن 155 تن است، آب آن از قنات تأمین میشود، محصول آن غلات و شلغم و شغل اهالی زراعت و مالداری و صنایع دستی ایشان قالیچه بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی جزء دهستان لیسار و هره دشت بخش مرکزی شهرستان طوالش واقع در 18هزارگزی شمال هشتپر، بین شوسۀ انزلی به آستارا و دریا، جلگه، معتدل و مرطوب، دارای 894 تن سکنه، آب آن از رود خانه هره دشت و چشمه، محصول عمده آنجا غلات، برنج، لبنیات و مرکبات، شغل اهالی زراعت و گله داری است، دبستان و شعبه شیلات، پاسگاه ژاندارمری و یکصد باب دکان دارد و در تابستان اغلب سکنه آن به سردسیر میروند، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی جزء دهستان لیسار و هره دشت بخش مرکزی شهرستان طوالش واقع در 18هزارگزی شمال هشتپر، بین شوسۀ انزلی به آستارا و دریا، جلگه، معتدل و مرطوب، دارای 894 تن سکنه، آب آن از رود خانه هره دشت و چشمه، محصول عمده آنجا غلات، برنج، لبنیات و مرکبات، شغل اهالی زراعت و گله داری است، دبستان و شعبه شیلات، پاسگاه ژاندارمری و یکصد باب دکان دارد و در تابستان اغلب سکنه آن به سردسیر میروند، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
روی و سیمای نامبارک و نامیمون. (ناظم الاطباء). شخصی را گویند که او میمنت ندارد و دیدن روی او نامبارک است. (برهان). شوم و نامبارک. (آنندراج) : نشسته مدعیانند از یمین و یسار خدای را که بپرهیز از یساری چند. ظهوری (از آنندراج). غیرتی گیر از زنان عرب مالداری مجو که هست یسار. محمدقلی مجذوب (از آنندراج)
روی و سیمای نامبارک و نامیمون. (ناظم الاطباء). شخصی را گویند که او میمنت ندارد و دیدن روی او نامبارک است. (برهان). شوم و نامبارک. (آنندراج) : نشسته مدعیانند از یمین و یسار خدای را که بپرهیز از یساری چند. ظهوری (از آنندراج). غیرتی گیر از زنان عرب مالداری مجو که هست یسار. محمدقلی مجذوب (از آنندراج)
از قلاع محکمه خراسان و از توابع ملک هرات است و مأمن حکام آن ولایت بوده. (انجمن آرای ناصری). از شهرهای مرزی واقعه در بین غزنه و هراه. (معجم البلدان). رجوع به تاریخ مغول ص 367، 368، 370، 371، 378 شود: بسیار جهد کرد و شهامت نمود تا به خیسار و قولک بیش نرسید. (تاریخ بیهقی). منزل اول باشان بود و دیگر خیسار. (تاریخ بیهقی)
از قلاع محکمه خراسان و از توابع ملک هرات است و مأمن حکام آن ولایت بوده. (انجمن آرای ناصری). از شهرهای مرزی واقعه در بین غزنه و هراه. (معجم البلدان). رجوع به تاریخ مغول ص 367، 368، 370، 371، 378 شود: بسیار جهد کرد و شهامت نمود تا به خیسار و قولک بیش نرسید. (تاریخ بیهقی). منزل اول باشان بود و دیگر خیسار. (تاریخ بیهقی)
اگر اهل موسیقی نباشید و در خواب ببینید گیتاری می نوازید کاری را خراب می کنید که مورد سرزنش قرار می گیرید. گیتار هم مانند دیگر آلات موسیقی ارتکاب به گناه و تمایل به فساد و کشش به سوی خلاف تعبیر می شود. اگر اهل موسیقی باشید و گیتار در خواب ببینید هیچ تعبیر خاصی ندارد در غیر این صورت خواب شما می گوید به فساد و تباهی متمایل می شوید. اگر در خواب ببینید گیتاری را شکسته و دور افکنده اید از راه خلاف بر می گردید. اگر گیتار به دیگری تعلق داشته باشد و شما از او بگیرید و بشکنید در واقع مانع انجام یک کار خلاف می شوید. خرید و فروش گیتار در خواب نیز فساد و اشتغال به گناه است. منوچهر مطیعی تهرانی اگر اهل موسیقی نباشید و در خواب ببینید گیتاری می نوازید کاری را خراب می کنید که مورد سرزنش قرار می گیرید. گیتار هم مانند دیگر آلات موسیقی ارتکاب به گناه و تمایل به فساد و کشش به سوی خلاف تعبیر می شود. اگر اهل موسیقی باشید و گیتار در خواب ببینید هیچ تعبیر خاصی ندارد در غیر این صورت خواب شما می گوید به فساد و تباهی متمایل می شوید. اگر در خواب ببینید گیتاری را شکسته و دور افکنده اید از راه خلاف بر می گردید. اگر گیتار به دیگری تعلق داشته باشد و شما از او بگیرید و بشکنید در واقع مانع انجام یک کار خلاف می شوید. خرید و فروش گیتار در خواب نیز فساد و اشتغال به گناه است.
اگر اهل موسیقی نباشید و در خواب ببینید گیتاری می نوازید کاری را خراب می کنید که مورد سرزنش قرار می گیرید. گیتار هم مانند دیگر آلات موسیقی ارتکاب به گناه و تمایل به فساد و کشش به سوی خلاف تعبیر می شود. اگر اهل موسیقی باشید و گیتار در خواب ببینید هیچ تعبیر خاصی ندارد در غیر این صورت خواب شما می گوید به فساد و تباهی متمایل می شوید. اگر در خواب ببینید گیتاری را شکسته و دور افکنده اید از راه خلاف بر می گردید. اگر گیتار به دیگری تعلق داشته باشد و شما از او بگیرید و بشکنید در واقع مانع انجام یک کار خلاف می شوید. خرید و فروش گیتار در خواب نیز فساد و اشتغال به گناه است. منوچهر مطیعی تهرانی اگر اهل موسیقی نباشید و در خواب ببینید گیتاری می نوازید کاری را خراب می کنید که مورد سرزنش قرار می گیرید. گیتار هم مانند دیگر آلات موسیقی ارتکاب به گناه و تمایل به فساد و کشش به سوی خلاف تعبیر می شود. اگر اهل موسیقی باشید و گیتار در خواب ببینید هیچ تعبیر خاصی ندارد در غیر این صورت خواب شما می گوید به فساد و تباهی متمایل می شوید. اگر در خواب ببینید گیتاری را شکسته و دور افکنده اید از راه خلاف بر می گردید. اگر گیتار به دیگری تعلق داشته باشد و شما از او بگیرید و بشکنید در واقع مانع انجام یک کار خلاف می شوید. خرید و فروش گیتار در خواب نیز فساد و اشتغال به گناه است.