جدول جو
جدول جو

معنی گیاچرایی - جستجوی لغت در جدول جو

گیاچرایی
(چَ)
مخفف گیاه چرایی. عمل گیاه چر. رجوع به گیاه چرایی شود
لغت نامه دهخدا
گیاچرایی
عمل گیاه چرا
تصویری از گیاچرایی
تصویر گیاچرایی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یارایی
تصویر یارایی
توانایی، طاقت، قدرت، دلیری، یارگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گوارایی
تصویر گوارایی
گوارا بودن، خوشگواری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گیرایی
تصویر گیرایی
گیرنده بودن، تاثیر، نفوذ، حالت مخصوص در سیمای شخص که دیگران را مجذوب سازد، جذابیت، فریبندگی
فرهنگ فارسی عمید
نیرو، قوت، طاقت، توان، تاب، استطاعت، این کلمه غالباً با ’دادن’ و ’کردن’ صرف شود چنانکه گویند دلم یارایی نداد، چشمم یارایی نمی کند ببینم، عقلم یارایی نمی کند بفهمم، زورم یارایی نداد بردارم، عمرش یارایی نکرد
لغت نامه دهخدا
(چَ)
عمل گیاه چر. رجوع به گیاچرایی شود
لغت نامه دهخدا
(حَ)
مخفف گیاه چرا. رجوع به گیاه چرا شود
لغت نامه دهخدا
(گُ)
خوشگواری و خوش آیندی و سرعت هضم. (ناظم الاطباء). عذوبت
لغت نامه دهخدا
عمل گیرا، حالت و چگونگی گیرا، صفت گیرا، قوت گیرندگی، قبض و تصرف و توانایی گرفتن و ضبط کردن، (از ناظم الاطباء) : تن گوید بار خدایامرا بیافریدی بمانند پارۀ هیزم، در دستم گیرایی نبود و در پایم روانی نبود، (تفسیر ابوالفتوح رازی ج 3 ص 301)، گرفتگی، (ناظم الاطباء)، ابتلاء وگرفتار شدن، تأثیر، جذب:
سعدی آتش زبانم در غمت سوزان چو شمع
با همه آتش زبانی در تو گیراییم نیست،
سعدی،
- گیرایی در چشم داشتن، جاذب بودن: چشمان او گیرایی خاص داشت، خاصیت جاذبیت در او بود، رجوع به گیرا شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از یارایی
تصویر یارایی
توانایی قدرت، جرات
فرهنگ لغت هوشیار
قوت گیرندگی توانایی گرفتن: تن گوید: بار خدایا مرا بیافریدی بمانند پاره ای هیزم در دستم گیرایی نبود و در پایم روانی نبود، جذابیت فریبندگی، تاثیر نفوذ، صید کردن، اسارت گرفتاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیاچرا
تصویر گیاچرا
چرنده گیاه گیاه چر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوارایی
تصویر گوارایی
سرعت هضم، خوشگواری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیاه چرایی
تصویر گیاه چرایی
عمل گیاه چرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیرایی
تصویر گیرایی
جذابیت، گرفتگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یارایی
تصویر یارایی
توانایی، طاقت، جرأت، دلیری، مجال، فرصت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گیرایی
تصویر گیرایی
جذبه، درک، جذابیت
فرهنگ واژه فارسی سره
جذابیت، تاثیر
فرهنگ واژه مترادف متضاد