جدول جو
جدول جو

معنی گپ - جستجوی لغت در جدول جو

گپ
چت
تصویری از گپ
تصویر گپ
فرهنگ واژه فارسی سره
گپ
اندرون رخ داخل چهره: روان گشته دایم دو چیز از جهان شد (از چهارش) زد و چشم کوری زدو گپ لالی (عبدالله عارض)
فرهنگ لغت هوشیار
گپ
((گُ))
گونه
تصویری از گپ
تصویر گپ
فرهنگ فارسی معین
گپ
گنده و ستبر، کلان
تصویری از گپ
تصویر گپ
فرهنگ فارسی معین
گپ
((گَ))
سخن، حرف، گفتگوی دوستانه
تصویری از گپ
تصویر گپ
فرهنگ فارسی معین
گپ
حرف، سخن، کلمه
گپ زدن: حرف زدن، سخن گفتن، برای مثال هرکجا زلف ایازی دید خواهی در جهان/ عشق بر محمود بینی و گپ زدن بر عنصری (سنائی۲ - ۳۱۹)
تصویری از گپ
تصویر گپ
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گپسرا
تصویر گپسرا
چت روم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گپ شیر
تصویر گپ شیر
گیاهی که از آن شیر خشت می گیرند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گپر
تصویر گپر
خفتان، نوعی جامۀ کژآگند که هنگام جنگ بر تن می کردند، کبر، گبر، قزاگند، تجفاف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گپی
تصویر گپی
بوزینه، نوعی میمون کوچک دم دار با ران های بی مو و سرخ رنگ که در آسیا و افریقا زیست می کند، انتر، بوزنه، بوزنینه، پوزینه، پهنانه، مهنانه، کبی، کپّی، قرد
فرهنگ فارسی عمید
بوزینه میمون قرد: ... دگر گروه پیش از داود بودند اندر دیهی که روز شنبه ماهی داشتندی و شنبه را نگاه نداشتندی. خدای تعالی ایشانرا مسخ کرد و گپی و بوزینه گردانید
فرهنگ لغت هوشیار
قوبا ادرفن. توضیح کلمات: ادرفن قوابی قوبا و گپه در ماخذ مختلف مرادف هم بکار رفته اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گپر
تصویر گپر
خفتان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گپان
تصویر گپان
قپان
فرهنگ لغت هوشیار
درختچه ایست از تیره گل سرخیان که دارای گونه های متعدد است و همه آنها در نقاط کوهستانی خشک میرویند در اکثر نقاط ایران گونه های متعدد آن فراوانست و از آنها نوعی شیر خشت بنام شیرخشت شهری استخراج میکنند که مرغوبیت شیر خشت هراتی را ندارد. در غالب نواحی این گیاه را بنام شیرخشت یا علف شیرخشت و یا درخت شیرخشت نام میبرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گپ زدن
تصویر گپ زدن
سخن گفتن، بیهوده و دراز گفتن، پرگویی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گپی
تصویر گپی
((گُ))
بوزینه، میمون
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گپر
تصویر گپر
((گَ))
خفتان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گپ زدن
تصویر گپ زدن
((گَ. زَ دَ))
سخن گفتن، حرف زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گپ زدن
تصویر گپ زدن
حرف زدن، سخن گفتن، برای مثال هرکجا زلف ایازی دید خواهی در جهان/ عشق بر محمود بینی و گپ زدن بر عنصری (سنائی۲ - ۳۱۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گپ زدن
تصویر گپ زدن
Chatting, Chat
دیکشنری فارسی به انگلیسی
rozmawiać, rozmawiający
دیکشنری فارسی به لهستانی
бормочущий
دیکشنری فارسی به روسی
болтать , беседующий
دیکشنری فارسی به روسی
балачити , розмовляючий
دیکشنری فارسی به اوکراینی