گریتز (گرتز) سابق. شهری از ایتالیا (ونه تی) که در کنار رود خانه ایزونزو در مرز یوگسلاوی واقع است. جمعیت آن 42100 تن است. شارل دهم در سال 1836 میلادی در آنجا مرد. از سال 1916 تا سال 1918 جنگهایی بین ایتالیا و اتریش در این ناحیه درگرفته بود
گریتز (گرتز) سابق. شهری از ایتالیا (ونه تی) که در کنار رود خانه ایزونزو در مرز یوگسلاوی واقع است. جمعیت آن 42100 تن است. شارل دهم در سال 1836 میلادی در آنجا مرد. از سال 1916 تا سال 1918 جنگهایی بین ایتالیا و اتریش در این ناحیه درگرفته بود
پنداری مانند این که، شاید. گاهی الفی در آخر گویی می آورند که شاید برای وزن شعر بوده، برای مثال گوییا باور نمی دارند روز داوری / کاین همه قلب و دغل در کار داور می کنند (حافظ - ۴۰۴)
پنداری مانند این که، شاید. گاهی الفی در آخر گویی می آورند که شاید برای وزن شعر بوده، برای مِثال گوییا باور نمی دارند روز داوری / کاین همه قلب و دغل در کار داور می کنند (حافظ - ۴۰۴)
منقول از فعل به معنی گویا، به معنی گویا باشد، (فرهنگ شعوری ج 2 ص 315) (آنندراج)، و بیشتر برای تشبیه استعمال میشود، (غیاث اللغات)، گوئی، گویی، گویا، گوئیا، پنداری، مانا، بمانا، گمان بری، ظاهراً، مثل اینکه، مانند اینکه
منقول از فعل به معنی گویا، به معنی گویا باشد، (فرهنگ شعوری ج 2 ص 315) (آنندراج)، و بیشتر برای تشبیه استعمال میشود، (غیاث اللغات)، گوئی، گویی، گویا، گوئیا، پنداری، مانا، بمانا، گمان بری، ظاهراً، مثل اینکه، مانند اینکه
دهی است از دهستان شهرنوبالا ولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد، واقع در 48هزارگزی شمال باختری طیبات. هوای آن معتدل و دارای 247 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و تریاک و بنشن و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان شهرنوبالا ولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد، واقع در 48هزارگزی شمال باختری طیبات. هوای آن معتدل و دارای 247 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و تریاک و بنشن و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
گریزپای. غلام و کنیز که هر بار گریزد. (غیاث) ، متوحش و رمنده. (آنندراج). آنکه عادت به گریختن دارد. گریزپای: بروید ای حریفان بکشید یار ما را بمن آورید آخر صنم گریزپا را. (کلیات شمس چ فروزانفر ج 1 ص 105). به چاک سینه نه مرهم پی دوا بندم ره فرار به صبر گریزپا بندم. ابوطالب کلیم. گرچه خود را به آب خواهد داد گو سرشک گریزپا بگریز. ظهوری (از آنندراج). ، مجازاً بر چیز بی ثبات و ناپایدار اطلاق کنند. (آنندراج) : می بر کف من نه که دلم پرتاب است وین عمر گریزپای چون سیماب است. سیدحسن غزنوی. گریزپاست نشاط جهان در این گلشن ز دست خود نگذاری تذرو مینا را. سلیم (از آنندراج)
گریزپای. غلام و کنیز که هر بار گریزد. (غیاث) ، متوحش و رمنده. (آنندراج). آنکه عادت به گریختن دارد. گریزپای: بروید ای حریفان بکشید یار ما را بمن آورید آخر صنم گریزپا را. (کلیات شمس چ فروزانفر ج 1 ص 105). به چاک سینه نه مرهم پی دوا بندم ره فرار به صبر گریزپا بندم. ابوطالب کلیم. گرچه خود را به آب خواهد داد گو سرشک گریزپا بگریز. ظهوری (از آنندراج). ، مجازاً بر چیز بی ثبات و ناپایدار اطلاق کنند. (آنندراج) : می بر کف من نه که دلم پرتاب است وین عمر گریزپای چون سیماب است. سیدحسن غزنوی. گریزپاست نشاط جهان در این گلشن ز دست خود نگذاری تذرو مینا را. سلیم (از آنندراج)
دهی است از بخش قشم شهرستان بندرعباس واقع در 73000 گزی باختر قشم و 1000 گزی جنوب راه مالرو باسعیدوبه قشم. جلگه و گرمسیر مالاریایی است. سکنۀ آن 458 تن است. آب آن از چاه و باران است. محصول آن غلات و شغل اهالی صید ماهی و راه آن مالرو است. صنایع دستی آنان لنگ بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از بخش قشم شهرستان بندرعباس واقع در 73000 گزی باختر قشم و 1000 گزی جنوب راه مالرو باسعیدوبه قشم. جلگه و گرمسیر مالاریایی است. سکنۀ آن 458 تن است. آب آن از چاه و باران است. محصول آن غلات و شغل اهالی صید ماهی و راه آن مالرو است. صنایع دستی آنان لُنگ بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
در گذشته چون زن آبستنی که زادنش نزدیک بود می مرد او را رد گور می نهادند و شخصی را روی گور می گماشتند ونی یا لوله ای از درون گور به بیرون می گذاشتند تا چون کودک زاده شود صدایش از آن لوله شنیده شود و گور را بشکافند و بیرون آورند. عامه این کودکان را گورزا می گفتند و معتقد بودند که چنین کودکی کوتاه قد خواهد شد، کوتاه قد کوتوله: درخت کوتاهی که مثل گورزا ها رشد نکرده مانده بود دیده میشد
در گذشته چون زن آبستنی که زادنش نزدیک بود می مرد او را رد گور می نهادند و شخصی را روی گور می گماشتند ونی یا لوله ای از درون گور به بیرون می گذاشتند تا چون کودک زاده شود صدایش از آن لوله شنیده شود و گور را بشکافند و بیرون آورند. عامه این کودکان را گورزا می گفتند و معتقد بودند که چنین کودکی کوتاه قد خواهد شد، کوتاه قد کوتوله: درخت کوتاهی که مثل گورزا ها رشد نکرده مانده بود دیده میشد
گیاهی است از تیره گندمیان که سنبه هایش شامل دو گل میباشند ولی چون سنبله مرکب دارد گلهایش شبیه خوشه انگورند و آن در غالب نقاط گرم و معتدل کره زمین میروید. گورگیاه یکی از علوفه های خوب جهت چرای دامها میباشند. در حدود 200 گونه از این گیاه شناخته شده است که برخی از آنها مصارف دارویی نیز دارند. گلهای این گیاه دارای بوی نسبه مطبوع میباشند اذخر طیب العرب اذخر عربی تبن مکه خلال مامونی ثیل طیب سخس سخیس کندهیس کندبیل کنتول سوندهی روس سوریا گورگیا کاه مکه کاه مکی علف عطر زنجبیل علف عطر نمور علف عطر نیمار علف عطر روزای هندی قصیبه گوز گینه غرشنه سخینوس ثیل مکی سخینس سفون
گیاهی است از تیره گندمیان که سنبه هایش شامل دو گل میباشند ولی چون سنبله مرکب دارد گلهایش شبیه خوشه انگورند و آن در غالب نقاط گرم و معتدل کره زمین میروید. گورگیاه یکی از علوفه های خوب جهت چرای دامها میباشند. در حدود 200 گونه از این گیاه شناخته شده است که برخی از آنها مصارف دارویی نیز دارند. گلهای این گیاه دارای بوی نسبه مطبوع میباشند اذخر طیب العرب اذخر عربی تبن مکه خلال مامونی ثیل طیب سخس سخیس کندهیس کندبیل کنتول سوندهی روس سوریا گورگیا کاه مکه کاه مکی علف عطر زنجبیل علف عطر نمور علف عطر نیمار علف عطر روزای هندی قصیبه گوز گینه غرشنه سخینوس ثیل مکی سخینس سفون
در گذشته چون زن آبستنی که زادنش نزدیک بود می مرد، او را در گور می نهادند و شخصی را روی گور می گماشتند و نی یا لوله ای از درون گور به بیرون می گذاشتند تا چون کودک زاده شود صدایش از آن لوله شنیده شود و گور را بشکافند و بیرون آورند
در گذشته چون زن آبستنی که زادنش نزدیک بود می مرد، او را در گور می نهادند و شخصی را روی گور می گماشتند و نی یا لوله ای از درون گور به بیرون می گذاشتند تا چون کودک زاده شود صدایش از آن لوله شنیده شود و گور را بشکافند و بیرون آورند