جدول جو
جدول جو

معنی گوییا

گوییا
پنداری مانند این که، شاید. گاهی الفی در آخر گویی می آورند که شاید برای وزن شعر بوده، برای مثال گوییا باور نمی دارند روز داوری / کاین همه قلب و دغل در کار داور می کنند (حافظ - ۴۰۴)
تصویری از گوییا
تصویر گوییا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گوییا

گوییا

گوییا
قید شک و تردید و ظن گویی پنداری: به پیش رفعت تو چرخ گوییا پست است بجای دانش تو عقل گوییا شیداست. (انوری)
فرهنگ لغت هوشیار

گوییا

گوییا
منقول از فعل به معنی گویا، به معنی گویا باشد، (فرهنگ شعوری ج 2 ص 315) (آنندراج)، و بیشتر برای تشبیه استعمال میشود، (غیاث اللغات)، گوئی، گویی، گویا، گوئیا، پنداری، مانا، بمانا، گمان بری، ظاهراً، مثل اینکه، مانند اینکه
لغت نامه دهخدا

گونیا

گونیا
مثلث شکلی قائم الزاویه چوبین یا فلزی که معماران و نجاران بدان قائمه بودن زوایا یا آلات و چهارچوب در را معلوم کنند و از آن برای خط کشیدن خطی عمود بر خط دیگر و یا خطی موازی با خط دیگر نیز استفاده نمایند
فرهنگ لغت هوشیار

گوئیا

گوئیا
قید شک و تردید و ظن گویی پنداری: به پیش رفعت تو چرخ گوییا پست است بجای دانش تو عقل گوییا شیداست. (انوری)
فرهنگ لغت هوشیار

گونیا

گونیا
ابزاری است به شکل مثلث از جنس فلز، پلاستیک یا چوب برای رسم زاویه قائمه یا آزمودن آن
گونیا
فرهنگ فارسی معین

گونیا

گونیا
وسیله ای مسطح و سه گوش به شکل مثلث قائم الزاویه که برای رسم خط عمود یا رسم زاویۀ قائمه استفاده می شود
فرهنگ فارسی عمید

گونیا

گونیا
مثلث شکلی قائم الزوایه، چوبین یا فلزی که معماران و نجاران بدان قائمه بودن زوایا یا آلات و چهارچوب در را معلوم کنند، و از آن برای کشیدن خطی عمود بر خط دیگر و یا خطی موازی با خط دیگر نیز استفاده نمایند، اصل کلمه از یونانی گ، نی یا بمعنی زاویه است، آلت هندسی سه گوش، (از برهان قاطع) (انجمن آرا) (غیاث اللغات) :
کو نوح که سازهاش بخشم
یا مسطر و گونیاش بخشم،
خاقانی (از تحفه العراقین)،
، ریسمانی را گویند که استادان بنا چون خواهند عمارتی بسازند آن را بکشند و رنگ عمارت را بریزند، (برهان قاطع) (انجمن آرا)، رژه، رژۀ بنا: شاقول، سنگی که به ریسمان کرده از گونیا بیاویزند تا بدان همواری زمین معلوم کنند، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا