جدول جو
جدول جو

معنی گهرآور - جستجوی لغت در جدول جو

گهرآور
(صِ)
مخفف گوهرآور. رجوع به ذیل همین کلمه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شهریور
تصویر شهریور
(پسرانه)
نام فرشته نگهبان آتش، نام ماه ششم از سال شمسی، نام روز چهارم از هر ماه شمسی در ایران قدیم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از چهرآذر
تصویر چهرآذر
(دخترانه و پسرانه)
دارای چهره ای چون آتش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهرآذر
تصویر مهرآذر
(دخترانه)
مرکب از مهر (محبت یا خورشید) + آذر (آتش)، از موبدان پارس در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهرآور
تصویر مهرآور
(دخترانه)
آنکه موجب مهر و محبت شود، آورنده محبت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شهریور
تصویر شهریور
ماه ششم سال خورشیدی، ماه آخر تابستان، روز چهارم از هر ماه خورشیدی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عذرآور
تصویر عذرآور
عذرآورنده، بهانه آور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جگرآور
تصویر جگرآور
بی باک، پردل، دلاور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کارآور
تصویر کارآور
کاردان، کارفرما
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زورآور
تصویر زورآور
پرزور، قوی، کسی که با دیگری به زور و قهر رفتار کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بارآور
تصویر بارآور
هر درختی که میوه بدهد، درخت میوه دار، در بانکداری سرمایه ای که سود بدهد، پردوکتیف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خبرآور
تصویر خبرآور
آنکه از کسی یا جایی خبر می آورد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گندآور
تصویر گندآور
کنداور، دلیر، شجاع، جنگجو
فرهنگ فارسی عمید
(چَ / چِ رَ / رِ زَ)
آورندۀ گوهر. پدیدارسازندۀ گوهر. بوجودآورندۀ گوهر:
گاوی کنند و چون صدف آبستن اند لیک
از طبع گوهرآور و عنبرفکن نیند.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(مِ وَ)
دوستی ورزنده. ابرازمحبت کننده
لغت نامه دهخدا
نام فرشته ایست موکل برآتش و موکل بر جمیع فلزات و تدبیر امور و مصالح، و ماه ششم از سال خورشیدی که ماه آخر تابستان نیز میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
دارای گوهر خداوند جواهر، دارای نژاد نیک نژاده اصیل، دارنده جوهر (تیغ و شمشیر و جز آن) جوهر دار: جود و عدلش هر دو نعمت ساز و محنت سوز باد دست و تیغش هر دو گوهر بار و گوهر دار باد (معزی)
فرهنگ لغت هوشیار
پدید آورنده گوهر موجد جواهر: گاوی کنند و چون صدف آبستن اند لیک از طبع گوهر آور و عنبر فکن نیند. (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خبرآور
تصویر خبرآور
آنکه خبر از کسی یا جایی آورد، گل قاصد
فرهنگ لغت هوشیار
خرنده جواهر، نوازنده شاعر و سخنور: جهانی بگوهر بر انباشتم که چون شاه گوهر خری داشتم. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نورآور
تصویر نورآور
ظرفی باشد برنجین که آنرا مانند دبه روغن سازند
فرهنگ لغت هوشیار
پدید آورنده گوهر موجد جواهر: گاوی کنند و چون صدف آبستن اند لیک از طبع گوهر آور و عنبر فکن نیند. (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردآور
تصویر گردآور
جمع کننده فراهم آورنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کارآور
تصویر کارآور
کاردان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بارآور
تصویر بارآور
مثمر، میوه آور، با ثمر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جگرآور
تصویر جگرآور
((~. وَ))
پردل، دلیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زورآور
تصویر زورآور
((وَ))
زورمند، نیرومند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شهریور
تصویر شهریور
((شَ وَ))
ماه ششم از سال شمسی، نام روز چهارم از هر ماه شمسی، نام فرشته ای در دین زرتشت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گندآور
تصویر گندآور
((گُ وَ))
پهلوان، شجاع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بارآور
تصویر بارآور
حامل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گردآور
تصویر گردآور
مجموعه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
Fruitfully
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از زورآور
تصویر زورآور
Coercive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ضررآور
تصویر ضررآور
Disadvantageous
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
плодовито
دیکشنری فارسی به روسی