به معنی خرس گیاه است. گویند شقاقل بیخ گندگیاه است و خرس آن را به غایت دوست میدارد. (برهان) (آنندراج). خرس گیاه. (الفاظ الادویه) (جهانگیری) (شعوری ج 2 ص 292). رجوع به خرس گیاه و شقاقل شود، و بعضی گویند کرفس صحرایی است. (برهان)
به معنی خرس گیاه است. گویند شقاقل بیخ گندگیاه است و خرس آن را به غایت دوست میدارد. (برهان) (آنندراج). خرس گیاه. (الفاظ الادویه) (جهانگیری) (شعوری ج 2 ص 292). رجوع به خرس گیاه و شقاقل شود، و بعضی گویند کرفس صحرایی است. (برهان)
مرغ، چمن، سبزه، گیاهی پایا و خودرو با برگ های باریک و دراز و ساقۀ زیرزمینی گره دار که از هر گره آن ریشه هایی کوچک در زمین فرومی رود و به سرعت در زمین پخش می شود، فریز، فرزد، بیدگیاه
مَرغ، چمن، سبزه، گیاهی پایا و خودرو با برگ های باریک و دراز و ساقۀ زیرزمینی گره دار که از هر گره آن ریشه هایی کوچک در زمین فرومی رود و به سرعت در زمین پخش می شود، فریز، فرزد، بیدگیاه
گیاهی است که گورخر آن را به رغبت تمام خورد، و چون بخایند مزۀ قرنفل و مصطکی کند، و به عربی اذخر و طیب العرب خوانند، (برهان)، گورگیاه یا کاه مکی، از گندمیان صنعتی، از دستۀ غلات، که خوشه های معطر دارد (گل گلاب ص 297)، تبن مکی
گیاهی است که گورخر آن را به رغبت تمام خورد، و چون بخایند مزۀ قرنفل و مصطکی کند، و به عربی اذخر و طیب العرب خوانند، (برهان)، گورگیاه یا کاه مکی، از گندمیان صنعتی، از دستۀ غلات، که خوشه های معطر دارد (گل گلاب ص 297)، تبن مکی
دهی است از دهستان بربرود بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که در 18 هزارگزی خاور الیگودرز و 4 هزارگزی شمال شوسۀ الیگودرز به گلپایگان واقع شده است. هوای آن معتدل و سکنۀ آن 1526 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، لبنیات، پنبه، چغندر و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی و جاجیم بافی و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان بربرود بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که در 18 هزارگزی خاور الیگودرز و 4 هزارگزی شمال شوسۀ الیگودرز به گلپایگان واقع شده است. هوای آن معتدل و سکنۀ آن 1526 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، لبنیات، پنبه، چغندر و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی و جاجیم بافی و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
تیره گندمیان یا غلات، یکی از بزرگترین تیره های نباتات تک لپه و شمارۀ جنسهای آن متجاوز از 3500 است. غلات مختلف مانند گندم و جو و برنج و تمام رستنی هایی که معمولاً آنها را علف میگویند و در چمنزارها به حالت طبیعی میرویند ازاین تیره محسوب می شوند و در تمام مناطق سطح زمین میتوان آنها را یافت. گندم یکی از نمونه های کامل این تیره و دارای علائم ذیل است: ساقۀ آن میان تهی و بندبند است و آن را سوفار می گویند و در هر بند آن برگی است که به غلافی مانند لوله متصل شده و این غلاف تمام فاصله مابین دو بند را می پوشاند و از طرف مقابل برگ شکافی دارد. ریشه های آنها نازک و افشان است و اگر ساقه ای از آنها مجاور زمین قرار گیرد از آن نیز چندین دسته ریشه افشان خارج شده در خاک فرومی رود. گلهای گندم بر شاخه هایی که هر یک سه یا چهار گل دارد قرار گرفته و آنها را سنبلک می نامند و سنبلکها یک سنبلۀ بزرگتر میسازند که آن را سنبلۀ مرکب خوانند. هر سنبلک گندم دارای یک ساقۀ مرکزی است که بر روی آن سه یا چهار گل است. در پای هر ساقک سنبلک از راست و چپ دو فلس است که آن را زبان گویند و این دو زبان در انتهای خود دندانه هایی دارند. در پای هر دم گل نیز فلس کوچکتر است که زبانک نامیده میشود و در بغل هر گل نیز فلس کوچکتر از آن است که زبانچه خوانده میشود، این فلسها به جای پوشش گل گندم هستند. در بالای هر دم گل قسمتهای زایای آن که عبارت است از سه پرچم و یک تخمدان قرار گرفته که در بالای آن یک خامه دوشاخۀ شانه مانند است. همین که آمیزش انجام گیرد زبان و زبانک زرد میشود و پرچمها که بساک آنها سنگین است پژمرده شده وتخمدان مبدل به گندمه ای می شود که آلبومن نشاسته ای دارد و دیوارۀ تخمدان به تخمک آن چسبیده است. چون دانۀ گندم خرد شود آلبومن نشاسته ای آن آرد و پوستۀ برون بر آن سبوس را تشکیل می دهند. از آنچه گفته شد چنین استنباط میشود که گندمیان گلهای بسیار ساده ای دارند که نزدیک زبانک آن را فرامیگیرند و زبانچه ای نزدیک دانۀ آن است. تشخیص انواع گندمیان از روی وضع زبان و زبانک و زبانچه است. انواع این تیره را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: اول غلات که آنها را آرد می کنند و بعضی آنها را مانند برنج آرد نکرده به مصرف می رسانند. دوم گندمیان علوفه که به مصرف غذای چارپایان میرسد. سوم گندمیان صنعتی. اول دستۀ غلات، انوع آن از این قرار است. 1- گندم 2- جو 3- دیوک 4- دوسر 5 -برنج 6- ذرت 7- ارزن. دوم گندمیان علوفه، انواع آنها بسیار زیاد و مهمترین آنها چمن است که جنسهای زیاد دارد. سوم گندمیان صنعتی، مهمترین انواع این دسته عبارتند از: 1- نیشکر 2- خیزران 3- آلفا 4- زرت خوشه 5- گورگیاه. (از گیاه شناسی گل گلاب صص 292- 297). و رجوع به گندم شود
تیره گندمیان یا غلات، یکی از بزرگترین تیره های نباتات تک لپه و شمارۀ جنسهای آن متجاوز از 3500 است. غلات مختلف مانند گندم و جو و برنج و تمام رستنی هایی که معمولاً آنها را علف میگویند و در چمنزارها به حالت طبیعی میرویند ازاین تیره محسوب می شوند و در تمام مناطق سطح زمین میتوان آنها را یافت. گندم یکی از نمونه های کامل این تیره و دارای علائم ذیل است: ساقۀ آن میان تهی و بندبند است و آن را سوفار می گویند و در هر بند آن برگی است که به غلافی مانند لوله متصل شده و این غلاف تمام فاصله مابین دو بند را می پوشاند و از طرف مقابل برگ شکافی دارد. ریشه های آنها نازک و افشان است و اگر ساقه ای از آنها مجاور زمین قرار گیرد از آن نیز چندین دسته ریشه افشان خارج شده در خاک فرومی رود. گلهای گندم بر شاخه هایی که هر یک سه یا چهار گل دارد قرار گرفته و آنها را سنبلک می نامند و سنبلکها یک سنبلۀ بزرگتر میسازند که آن را سنبلۀ مرکب خوانند. هر سنبلک گندم دارای یک ساقۀ مرکزی است که بر روی آن سه یا چهار گل است. در پای هر ساقک سنبلک از راست و چپ دو فلس است که آن را زبان گویند و این دو زبان در انتهای خود دندانه هایی دارند. در پای هر دم گل نیز فلس کوچکتر است که زبانک نامیده میشود و در بغل هر گل نیز فلس کوچکتر از آن است که زبانچه خوانده میشود، این فلسها به جای پوشش گل گندم هستند. در بالای هر دم گل قسمتهای زایای آن که عبارت است از سه پرچم و یک تخمدان قرار گرفته که در بالای آن یک خامه دوشاخۀ شانه مانند است. همین که آمیزش انجام گیرد زبان و زبانک زرد میشود و پرچمها که بساک آنها سنگین است پژمرده شده وتخمدان مبدل به گندمه ای می شود که آلبومن نشاسته ای دارد و دیوارۀ تخمدان به تخمک آن چسبیده است. چون دانۀ گندم خرد شود آلبومن نشاسته ای آن آرد و پوستۀ برون بر آن سبوس را تشکیل می دهند. از آنچه گفته شد چنین استنباط میشود که گندمیان گلهای بسیار ساده ای دارند که نزدیک زبانک آن را فرامیگیرند و زبانچه ای نزدیک دانۀ آن است. تشخیص انواع گندمیان از روی وضع زبان و زبانک و زبانچه است. انواع این تیره را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: اول غلات که آنها را آرد می کنند و بعضی آنها را مانند برنج آرد نکرده به مصرف می رسانند. دوم گندمیان علوفه که به مصرف غذای چارپایان میرسد. سوم گندمیان صنعتی. اول دستۀ غلات، انوع آن از این قرار است. 1- گندم 2- جو 3- دیوک 4- دوسر 5 -برنج 6- ذرت 7- ارزن. دوم گندمیان علوفه، انواع آنها بسیار زیاد و مهمترین آنها چمن است که جنسهای زیاد دارد. سوم گندمیان صنعتی، مهمترین انواع این دسته عبارتند از: 1- نیشکر 2- خیزران 3- آلفا 4- زرت خوشه 5- گورگیاه. (از گیاه شناسی گل گلاب صص 292- 297). و رجوع به گندم شود
منسوب به گندم. آنچه که از گندم تهیه کنند: اگر شما را عادت در سرای تان نان گندمین باشد جوین بدرویش نشاید دادن، یا زبان گندمین. زبان چرب و نرم: با زبان گندمین روزی طلب کردن خطاست طوطی شیرین سخن را شکر گفتار هست. (صائب) یا سخن (گفتار) گندمین. سخن شیرین و خوشمزه: سوی آن کس که عقل و دین دارد نان و گفتار گندمین دارد... (سنائی)
منسوب به گندم. آنچه که از گندم تهیه کنند: اگر شما را عادت در سرای تان نان گندمین باشد جوین بدرویش نشاید دادن، یا زبان گندمین. زبان چرب و نرم: با زبان گندمین روزی طلب کردن خطاست طوطی شیرین سخن را شکر گفتار هست. (صائب) یا سخن (گفتار) گندمین. سخن شیرین و خوشمزه: سوی آن کس که عقل و دین دارد نان و گفتار گندمین دارد... (سنائی)
گیاهی است از تیره گندمیان که سنبه هایش شامل دو گل میباشند ولی چون سنبله مرکب دارد گلهایش شبیه خوشه انگورند و آن در غالب نقاط گرم و معتدل کره زمین میروید. گورگیاه یکی از علوفه های خوب جهت چرای دامها میباشند. در حدود 200 گونه از این گیاه شناخته شده است که برخی از آنها مصارف دارویی نیز دارند. گلهای این گیاه دارای بوی نسبه مطبوع میباشند اذخر طیب العرب اذخر عربی تبن مکه خلال مامونی ثیل طیب سخس سخیس کندهیس کندبیل کنتول سوندهی روس سوریا گورگیا کاه مکه کاه مکی علف عطر زنجبیل علف عطر نمور علف عطر نیمار علف عطر روزای هندی قصیبه گوز گینه غرشنه سخینوس ثیل مکی سخینس سفون
گیاهی است از تیره گندمیان که سنبه هایش شامل دو گل میباشند ولی چون سنبله مرکب دارد گلهایش شبیه خوشه انگورند و آن در غالب نقاط گرم و معتدل کره زمین میروید. گورگیاه یکی از علوفه های خوب جهت چرای دامها میباشند. در حدود 200 گونه از این گیاه شناخته شده است که برخی از آنها مصارف دارویی نیز دارند. گلهای این گیاه دارای بوی نسبه مطبوع میباشند اذخر طیب العرب اذخر عربی تبن مکه خلال مامونی ثیل طیب سخس سخیس کندهیس کندبیل کنتول سوندهی روس سوریا گورگیا کاه مکه کاه مکی علف عطر زنجبیل علف عطر نمور علف عطر نیمار علف عطر روزای هندی قصیبه گوز گینه غرشنه سخینوس ثیل مکی سخینس سفون