جدول جو
جدول جو

معنی گندنده - جستجوی لغت در جدول جو

گندنده(گَ دَ دَ / دِ)
آنچه گندد. رجوع به گندیده شود
لغت نامه دهخدا
گندنده
آنچه که بگندد
تصویری از گندنده
تصویر گندنده
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گندانده
تصویر گندانده
بدبوشده، فاسد ساخته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گنجنده
تصویر گنجنده
آنچه در جایی بگنجد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بندنده
تصویر بندنده
کسی که چیزی را می بندد، برای مثال گفت که دیوانه نه ای، لایق این خانه نه ای / رفتم و دیوانه شدم سلسله بندنده شدم (مولوی۲ - ۵۴۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گردنده
تصویر گردنده
چیزی که دور خود می گردد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گندزده
تصویر گندزده
بدبو شده، بوی بدگرفته، فاسد شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
بدبو، چیزی که در جایی مانده و فاسد و بدبو شده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خندنده
تصویر خندنده
خندان، خنده کننده، درحال خندیدن، ضاحک، خندناک، خنده رو، سبک روح، ضحوک، خنداخند، شکفته، منبسط، خنده ناک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گنجنده
تصویر گنجنده
آنچه که در چیزی یا جایی بگنجد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لندنده
تصویر لندنده
آنکه بلندد غرغرکننده ژکنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
بدبو متعفن، فاسد تباه شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گندانده
تصویر گندانده
بدبو کرده متعفن ساخته، فاسد کرده تباه ساخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خندنده
تصویر خندنده
آنکه خنده کند ضاحک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رندنده
تصویر رندنده
آنکه برندد آنکه رنده کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بندنده
تصویر بندنده
بند کننده: (گفت که دیوانه نه ای لایق این خانه نه ای رفتم و دیوانه شدم سلسله بندنده شدم) (مولوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردنده
تصویر گردنده
چرخنده، حرکت کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
((گَ دِ))
دارای بود یا مزه بد (بر اثر تخمیر شدن)، دارای گندیدگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
آسن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
Rotten
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
pourri
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
rot
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
腐烂的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
רקוב
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
썩은
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
busuk
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
सड़ा हुआ
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
гнилой
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
marcio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
podrido
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
гнилий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
zgniły
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
verfault
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
podre
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
腐った
دیکشنری فارسی به ژاپنی