- گلین (دخترانه)
- (با ضمه) منسوب به گل، به رنگ گل، (با فتحه) عروس در زبان ترکی
معنی گلین - جستجوی لغت در جدول جو
- گلین
- گلی، به رنگ گل سرخ، گل فروش
- گلین
- گلی، چیزی که از گل ساخته شده باشد، گل آلود
- گلین
- عروس. توضیح در نام زنان بکار رود: گلین آغا گلین باجی گلین خانم. منسوب به گل ساخته از گل: بسی خاک بنشسته بر فرق او نهاده بسر بر گلین افسری. (منوچهری) منسوب به گل برنگ گل سرخ: با دوست به گرما به درم خلوت کرد وان روی گلینش گل حمام آلود. (سعدی)
- گلین ((گَ))
- عروس
- گلین ((گِ))
- ساخته شده از گل
- گلین
- عروس، زنی که تازه ازدواج کرده، بیو، نوعروس، بیوک، ویوگ، پیوگ، بیوگ، عروسه، تازه عروس
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
منسوب به گل چیزی که از گل ساخته باشند: از آنجا برفت بدر سرای دیگر شد گفت: ما مردمانیم پیشه ما گلینه کردن است و سفال بسیار بکرده ایم
آتشگاه حمام
نرم تر نرمخوتر
نرمی کردن، چاپلوسی کردن
ساخته شده از چوب درخت گز
نوعی فرش که با نخ پنبه ای یا پشمی، بر روی دار و معمولاً طرح آن اشکال هندسی دارد
باغی که گل های فراوان داشته باشد، گلزار، گلستان
آتش خانۀ حمام، گولخ، گلخان، گولخن، تون، توشکان
پسوند متصل به واژه به معنای گزیننده مثلاً خلوت گزین، عشرت گزین
گزیده، انتخاب شده
گزین کردن: انتخاب کردن، برگزیدن
گزیده، انتخاب شده
گزین کردن: انتخاب کردن، برگزیدن
دارویی که معده و روده ها را نرمی و لینت بدهد، نرم کننده
آب لزج که از دهان انسان یا حیوان خارج شود، آب دهان، بزاق
تازی گشته چوب پنبه
جای گل، گلزار، باغی که گل فراوان دارد
آتشخانه حمام
آنکه گل چیند گل چیننده: حیف ازان تازه گل که برشاخش دست گلچین روزگار نشست. (هاتف اصفهانی)، باغبان بوستان، برگزیده منتخب
درخت گل سرخ، درخت و بوته گل را گویند
پوششی معروف که از موی بز و گوسفند بافند
منسوب به گز تیری که از چوب گز سازند: بخوردی یکی چوبه تیر گزین نهادی سر خویش بر پیش زین. در ترکیب بمعنی گزیننده (انتخاب کننده) آید: به گزین خلوت گزین درم گزین عشرت گزین، گزیده انتخاب شده منتخب پسندیده: خاصه نعت رسول باز پسین آن زپیغمبران بهین و گزین. (حدیقه) یا گزین خلق دنیا. برگزیده از مخلوقات
منسوب به گه
نرماک نرم گرداننده، غذا یا دوایی که با خوردن آن مزاج اندکی عمل کند توضیح دوایی که بقوت حرارت معتدله و رطوبت خود اخراج نماید آنچه در معده و امعا است مانند مغز فلوس و تمر هندی و شیر خشت (مخزن الادویه)
قوباء