جدول جو
جدول جو

معنی گلیسین - جستجوی لغت در جدول جو

گلیسین
گیاهی بالارونده با گل های کوچک بنفش و آبی که به اشیاء مجاور خود می پیچد
از اسیدهای آمینۀ غیرضروری
تصویری از گلیسین
تصویر گلیسین
فرهنگ فارسی عمید
گلیسین
فرانسوی وریز پیچی وریز بنفش از گیاهان گیاهی است از تیره پروانه واران که به تکیه گاههای مجاور می پیچد و در حقیقت یکی از گونه های لوبیا ژاپنی است و بعنوان زینت در باغچه ها کشت میشود. گلهایش غالبا آبی رنگند ولی برنگهای زرد و سفید نیز دیده شده اند و در اوایل بهار شکفته میشوند غلیسین بلیع عقاقی پیچ گلیسین عطری ستاریه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

در تداول به گلیسرین اشتهار دارد و آن مایعی است لزج و بیرنگ و سنگین تر از آب (وزن مخصوصش 265، 1 میباشد)، اگر در آب ریخته شود در زیر آن جمع میگردد. مزه اش شیرین است و با آب و الکل بهر نسبت مخلوط میشود. در 290 درجه میجوشد و بسختی جامد میگردد ولی بلور های جامد آن در کمتر از 18 درجه ذوب نمیشوند. این ماده برای نرم کردن پوست و شیرین کردن خمیر دندانها و شربتهای بیماران مبتلا بمرض قند استعمال میگردد. گلیسرل در اکثر چربیها بحالت اترسل موجود است و جزو الکلهای آلی است و دارای سه عامل الکلی میباشد در صنعت برای تهیه گلیسرل معمولا چربیها را با سود محرق میجوشانند مخلوطی از صابون و گلیسرل حاصل میشود. در این مخلوط نمک میریزند صابون رومیایستد و گلیسرل در آب نمک حل میگردد. صابون را بر میدارند و محلول گلیسرل در آب نمک را در خلا (بعلت آنکه نقطه جوش آن پایین آید و بخارات گلیسرل تجزیه نشوند) تقطیر میکنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلیسرین
تصویر گلیسرین
مایعی غلیظ، بی رنگ، شیرین و قابل اشتعال که برای چرب کردن دست و صورت و نرم نگه داشتن پوست بدن استعمال می شود که در صنایع دارویی، بهداشتی، غذایی و نظامی به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
ماده ای که از جنس بید گیرند و در مرض روماتیسم موثر است و بر ضد تب بکار میبرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سایسین
تصویر سایسین
جمع سایس در حالت رفعی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الیسون
تصویر الیسون
لاتینی سنبل زرد از گیاهان (سنبل و زمبل پارسی است) سنبل زرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پلاسین
تصویر پلاسین
منسوب به پلاس از پلاس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گریستن
تصویر گریستن
گریه کردن، اشک ریختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گلیمینه
تصویر گلیمینه
آنچه از جنس گلیم باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گلوسید
تصویر گلوسید
هر ماده ای که در آن قند وجود دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پلاسین
تصویر پلاسین
آنچه از پلاس ساخته شده یا مانند پلاس باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لیسیدن
تصویر لیسیدن
زبان به چیزی مالیدن، با زبان چیزی را پاک کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فنیسین
تصویر فنیسین
فرانسوی فنیقی: پنیسی
فرهنگ لغت هوشیار
از یونانی} اکسیا: {کلیسیاک کرساک کازه معبد ترسایان محل عبادت مسیحیان: (در کلیسابدلبری ترسا گفتم ای بدام تو در بند) (هاتف اصفهانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلیتین
تصویر کلیتین
تثنیه کلیه دو کلوه: دو گرده تثنیه کلیه دو گرده گرده ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلوسید
تصویر گلوسید
ماده ای که در آن قند وجود دارد
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی گلیسرل بنگرید به گلیسرل در تداول به گلیسرین اشتهار دارد و آن مایعی است لزج و بیرنگ و سنگین تر از آب (وزن مخصوصش 265، 1 میباشد)، اگر در آب ریخته شود در زیر آن جمع میگردد. مزه اش شیرین است و با آب و الکل بهر نسبت مخلوط میشود. در 290 درجه میجوشد و بسختی جامد میگردد ولی بلور های جامد آن در کمتر از 18 درجه ذوب نمیشوند. این ماده برای نرم کردن پوست و شیرین کردن خمیر دندانها و شربتهای بیماران مبتلا بمرض قند استعمال میگردد. گلیسرل در اکثر چربیها بحالت اترسل موجود است و جزو الکلهای آلی است و دارای سه عامل الکلی میباشد در صنعت برای تهیه گلیسرل معمولا چربیها را با سود محرق میجوشانند مخلوطی از صابون و گلیسرل حاصل میشود. در این مخلوط نمک میریزند صابون رومیایستد و گلیسرل در آب نمک حل میگردد. صابون را بر میدارند و محلول گلیسرل در آب نمک را در خلا (بعلت آنکه نقطه جوش آن پایین آید و بخارات گلیسرل تجزیه نشوند) تقطیر میکنند
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه که از گلیم پشمین ساخته شود: ... پس گفت: شما دانید که من اینجا که آمدم لباس شما گلیمینه بود و طعام شما درشت و من شما را توانگر کردم
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی کاند زای جزو گلوسید ها و از دسته کلوئید های ازژن است. گرد سفید رنگی است که با محلول لوگل رنگ قرمز نارنجی میدهد. وزن مولکولیش زیاد و در حدود 2500 است (در صورتیکه وزن مولکولی نشاسته در حدود 20000 است)، گلیکژن در نتیجه تراکم مولکولهای گلوکز با از دست دادن آب در کبد تولید و ذخیره میگردد و تدریجا بصورت گلوکز از راه ورید فوق کبدی خارج و وارد خون میشود و در اختیار انساج قرار میگیرد. مقدار گلوکز موجود در خون همیشه ثابت و معادل یک گرم در لیتر است در کبد دیاستازی بنام گلیکژ ناز وجود دارد که مستقیما گلیکژن را به گلوکز تبدیل میکند. مقدار گلیکژن کبد بطور طبیعی 5 تا 10 درصد وزن کبد است گلیکوژن
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی پیه زا دار اشکال دارویی نیمه جامدی که مورد استعمال خارجی دارند و حامل آنها گلیسره دامیدن یا گلیسرل است
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی پیه زاد در تداول به گلیسرین اشتهار دارد و آن مایعی است لزج و بیرنگ و سنگین تر از آب (وزن مخصوصش 265، 1 میباشد)، اگر در آب ریخته شود در زیر آن جمع میگردد. مزه اش شیرین است و با آب و الکل بهر نسبت مخلوط میشود. در 290 درجه میجوشد و بسختی جامد میگردد ولی بلور های جامد آن در کمتر از 18 درجه ذوب نمیشوند. این ماده برای نرم کردن پوست و شیرین کردن خمیر دندانها و شربتهای بیماران مبتلا بمرض قند استعمال میگردد. گلیسرل در اکثر چربیها بحالت اترسل موجود است و جزو الکلهای آلی است و دارای سه عامل الکلی میباشد در صنعت برای تهیه گلیسرل معمولا چربیها را با سود محرق میجوشانند مخلوطی از صابون و گلیسرل حاصل میشود. در این مخلوط نمک میریزند صابون رومیایستد و گلیسرل در آب نمک حل میگردد. صابون را بر میدارند و محلول گلیسرل در آب نمک را در خلا (بعلت آنکه نقطه جوش آن پایین آید و بخارات گلیسرل تجزیه نشوند) تقطیر میکنند
فرهنگ لغت هوشیار
(لعاب جلا) پردازیده گلیزی (، لعاب دادن برق انداخت عکس) پت دادن درخشاندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گریسیدن
تصویر گریسیدن
فریب دادن حیله کردن، چاپلوسی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گریستن
تصویر گریستن
اشک ریختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیسینه
تصویر گیسینه
منسوب به گیس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لیسیدن
تصویر لیسیدن
زبان به چیزی مالیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلیسیرین
تصویر گلیسیرین
((گِ))
گلیسرل، مایعی است بی رنگ، روغنی، بی بو، کمی شیرین و محلول در آب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گریستن
تصویر گریستن
((گِ تَ))
گریه کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لیسیدن
تصویر لیسیدن
((دَ))
زبان به چیزی مالیدن
فرهنگ فارسی معین
پروتئینی نامحلول در آب و محلول در اسید و قلیا که با هماتین ترکیب می شود و هموگلوبین را می سازد
فرهنگ فارسی عمید