- گلرخ (دخترانه)
- بسیار زیبا، همچون گل، زیبا رو، گلچهره، آنکه چهره ای زیبا چون گل دارد
معنی گلرخ - جستجوی لغت در جدول جو
- گلرخ
- گلروی، زیبا روی، گلچهره، خوش صورت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسی که رخ او مانند گل سرخ باشد، گل چهره، خوب رو، خوشگل، زیبا، گل رخسار، گل عذار
دروازه بان (در بازی فوتبال)
درختی از تیره گردو که دارای میوه ای کوچک است و در طرفین میوه دوباله خمیده قرار دارد. این درخت در اکثر جنگلهای شمال ایران میروید و در باغها و پارک ها بعنوان درخت زینتی نیز کشت میشود و در غالب جنگلهای نواحی معتدل و گرم فراوان است لرخ کوچی دله کوچی موتال متول مولول کهل سیاه کهل قرقره کوچ
دروازه بان، ورزشکاری که درون دروازه ایستاده و از ورود توپ به آن جلوگیری می کند، نگهبان دروازه، پاسبان در شهر یا در قلعه
گلرخ: از این جعد مویی سمن بویی ماهرویی مشتری عذاری گلرخساری