جدول جو
جدول جو

معنی گل رخ

گل رخ
کسی که رخ او مانند گل سرخ باشد، گل چهره، خوب رو، خوشگل، زیبا، گل رخسار، گل عذار
تصویری از گل رخ
تصویر گل رخ
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گل رخ

گل یخ

گل یخ
درختی کوتاه، برگ های بزرگ و پهن و نوک تیز با گُل های زرد رنگ و خوش بو که در زمستان شکفته می شود
گل یخ
فرهنگ فارسی عمید

گل سرخ

گل سرخ
گلی معطر با گلبرگ های سرخ و ساقه های ضخیم و برگ های بیضی که انواع مختلف دارد، گُلِ آتَشی، آتَشی، بوی رَنگ، چَچُک، رُز، سوری، گُلِ سوری، لَکا، وَرد
گل سرخ
فرهنگ فارسی عمید

گل سرخ

گل سرخ
خاک رس. نوعی خاک است. مغره. (الفاظ الادویه). رجوع به طین مغره و مغره شود
لغت نامه دهخدا

گل سرخ

گل سرخ
دهی است از دهستان طرهان بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع در 42هزارگزی باختر کوهدشت و 42هزارگزی باختر اتومبیل رو خرم آباد به کوهدشت. هوای آن معتدل و دارای 480 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان سیاه چادربافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

گل سرخ

گل سرخ
هر گلی که سرخ باشد. (برهان) ، ترجمه ورد است. (آنندراج). ورد. (الفاظ الادویه). گل سرخ دارای دسته های مختلف است و منجمله به نوع مخصوصی از تیره گل سرخ که گلبرگهای آن بسیار معطر و پرپر است. (گیاه شناسی گل گلاب ص 228). گل سرخ انواع مختلف دارد و در ایران استفادۀ صنعتی از گل سرخ به عمل نمی آید. ورد احمر. سوری. گل محمدی:
چون گل سرخ از میان پیلغوش
یا چو زرین گوشوار از خوب گوش.
رودکی.
ماه تمام است روی کودکک من
وز دو گل سرخ اندر او پرگاله.
رودکی.
گرد گل سرخ اندر خطی بکشیدی
تا خلق جهان را به فکندی به خلالوش.
رودکی.
تنش پرنگار از کران تا کران
چو داغ گل سرخ بر زعفران.
فردوسی.
تا یه دی ماه گل سرخ نباشد در باغ
تا به نوروز نباشد گل نیلوفر.
فرخی.
روی گل سرخ بیاراستند
زلفک شمشاد بپیراستند.
منوچهری.
با صدهزار جام می سرخ مشکبوی
با صدهزار برگ گل سرخ کامکار.
منوچهری.
فراز و نشیب از گل سرخ گویی
که دریای سبز است پر موج گوهر.
ناصرخسرو.
در این باغ از گل سرخ و گل زرد
پشیمانی نخورد آن کس که برخورد.
نظامی.
گل سرخش چو عارض خوبان
سنبلش همچو زلف محبوبان.
سعدی (گلستان).
بر گل سرخ از نم اوفتاده لاَّلی
همچو عرق بر عذار شاهد غضبان.
سعدی (گلستان).
گفتم ای ماه به تحقیق کنون دانستم
که ترا همچو گل سرخ وفا نیست شعار.
قاآنی.
تو کنون آن گل سرخی و من آن دهقانم
که ز بدعهدی گل رنج مرا کردی خار.
قاآنی.
، کنایه از چهره و صورت:
پس آن دختران جهاندار جم
ز نرگس گل سرخ را داده نم.
فردوسی.
به بالا چو سرو و چو خورشید روی
چو کافور گرد گل سرخ موی.
فردوسی.
خم آورد بالای سرو سهی
گل سرخ را داده رنگ بهی.
فردوسی.
، کنایه از آفتاب عالمتاب. (برهان) :
سحرگه که آمد به نیک اختری
گل سرخ بر طاق نیلوفری.
نظامی
لغت نامه دهخدا

گل رس

گل رس
مخلوطی است از پلی سیلیکات قلیایی آلومینیم و شن اکسید دو فر و، نسبتاً دارای خاصیت قابض میباشد. (درمان شناسی تألیف عطایی ص 455). و رجوع به خاک رس شود
لغت نامه دهخدا

گل یخ

گل یخ
از جمله درختان زینتی است با گلهای معطر. رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 200 و 201 شود. از جمله گلهای طایفۀ نرگسی است که دارای گلهای سفید و معطر میباشد
لغت نامه دهخدا