دانه های بسیار کوچک و کروی شکل که در خون پیدا میشود و بر دو قسم است: گلبول سفید و گلبول قرمز. گلبول سفید یا گویچه های سفید به دو دسته تقسیم میشوند: 1- یک هسته ای. 2- چندهسته ای: یک هسته ای به یک هسته های کوچک و بزرگ که دارای قطر بین 7 و 10 میکرن و دومی بین 10 تا 15 میکرن است، چندهسته ای هاکه دسته ای از آنها مادۀ اسید دارند و 2 تا 3 درصد گلبولهای سفید خون را تشکیل میدهند روی هم رفته در گلبولهای سفید، چندهسته ای 67 درصد مجموع گلبولهای سفیدند. گلبول قرمز یا گویچه های قرمز بشکل قرصهای مقعرالطرفین و قابل انعطاف اند این گلبولها هسته ندارند ازاین جهت غیرقابل تقسیم و تکثیرند. عمر این گلبولها 50 تا 60 روز است و پس از آن به سپرز جای میگیرند
دانه های بسیار کوچک و کروی شکل که در خون پیدا میشود و بر دو قسم است: گلبول سفید و گلبول قرمز. گلبول سفید یا گویچه های سفید به دو دسته تقسیم میشوند: 1- یک هسته ای. 2- چندهسته ای: یک هسته ای به یک هسته های کوچک و بزرگ که دارای قطر بین 7 و 10 میکرن و دومی بین 10 تا 15 میکرن است، چندهسته ای هاکه دسته ای از آنها مادۀ اسید دارند و 2 تا 3 درصد گلبولهای سفید خون را تشکیل میدهند روی هم رفته در گلبولهای سفید، چندهسته ای 67 درصد مجموع گلبولهای سفیدند. گلبول قرمز یا گویچه های قرمز بشکل قرصهای مقعرالطرفین و قابل انعطاف اند این گلبولها هسته ندارند ازاین جهت غیرقابل تقسیم و تکثیرند. عمر این گلبولها 50 تا 60 روز است و پس از آن به سپرز جای میگیرند
دهی است از بخش مرکزی شهرستان میانه واقع در 6هزارگزی باختر میانه و 4هزارگزی راه شوسۀ میانه به تبریز. هوای آن معتدل و دارای 500 تن سکنه است. آب آن از چشمه و کوه و محصول آن غلات، نخودسیاه و بزرک است. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از بخش مرکزی شهرستان میانه واقع در 6هزارگزی باختر میانه و 4هزارگزی راه شوسۀ میانه به تبریز. هوای آن معتدل و دارای 500 تن سکنه است. آب آن از چشمه و کوه و محصول آن غلات، نخودسیاه و بزرک است. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
گلو: ز دیدار خیزد هزار آرزوی ز چشم است گویند رژدی گلوی. ابوشکور (لغت فرس ص 98 و 99). و رجوع به گلو شود. - گلوی لب گرفتن، کنایه از خاموش گردانیدن. (آنندراج) : شریان ز پوست پر کن و بر کام تیغ نه لب راگلو مگیر، ز قاتل امان مخواه. عرفی (از آنندراج)
گلو: ز دیدار خیزد هزار آرزوی ز چشم است گویند رژدی گلوی. ابوشکور (لغت فرس ص 98 و 99). و رجوع به گلو شود. - گلوی لب گرفتن، کنایه از خاموش گردانیدن. (آنندراج) : شریان ز پوست پر کن و بر کام تیغ نه لب راگلو مگیر، ز قاتل امان مخواه. عرفی (از آنندراج)
دهی است از دهستان پائین رخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه واقع در 21هزارگزی شمال کدکن، سر راه ارابه رو کدکن به تلخ بخش. هوای آن معتدل و دارای 408 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان کرباس بافی است. راه آن مالرو و کلاتۀ عینک آباد جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان پائین رخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه واقع در 21هزارگزی شمال کدکن، سر راه ارابه رو کدکن به تلخ بخش. هوای آن معتدل و دارای 408 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان کرباس بافی است. راه آن مالرو و کلاتۀ عینک آباد جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان پائین رخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه واقع در 20هزارگزی شمال کدکن، سر راه ارابه رو کدکن به تلخ بخش. هوای آن معتدل و دارای 414 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه است. شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی است. راه مالرو دارد و از تلخ بخش اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان پائین رخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه واقع در 20هزارگزی شمال کدکن، سر راه ارابه رو کدکن به تلخ بخش. هوای آن معتدل و دارای 414 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه است. شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی است. راه مالرو دارد و از تلخ بخش اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)