جدول جو
جدول جو

معنی گلبوی

گلبوی
(گُ)
گلبو. آنکه بوی گل دهد:
درع بش، آتش جبین، گنبدسرین، آهن کتف
مشک دم، عنبرنفس، گلبوی خوی، شمشادبوی.
منوچهری.
باد گلبوی سحر خوش میوزد خیز ای ندیم
بس که خواهد رفت بر بالای خاک ما نسیم.
سعدی (طیبات).
دگر با ما مگو ای باد گلبوی
که همچون بلبلم دیوانه کردی.
سعدی (طیبات)
لغت نامه دهخدا