جدول جو
جدول جو

معنی گلاگل - جستجوی لغت در جدول جو

گلاگل(گَ گَ)
شکم سخت پیش آمده. آبستن نزدیک به وضع حمل. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
گلاگل
شکم سخت پیش آمده (آبستن)
تصویری از گلاگل
تصویر گلاگل
فرهنگ لغت هوشیار
گلاگل((گَ گَ))
شکم سخت پیش آمده (آبستن)
تصویری از گلاگل
تصویر گلاگل
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آلاگل
تصویر آلاگل
(دخترانه)
گل رنگی، آلا (ترکی) + گل (فارسی)، نام بزرگترین تالاب جهان واقع در شمال آق قلا که در این اواخر نابود شده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گلایل
تصویر گلایل
(دخترانه)
گلی زینتی و زیبا به رنگهای مختلف
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گلال
تصویر گلال
(دخترانه)
عبیر سرخ
فرهنگ نامهای ایرانی
(گُگُ)
دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع در 17هزارگزی باختر کوهدشت و17هزارگزی باختر راه شوسۀ خرم آباد به کوهدشت. هوای آن معتدل و دارای 180 تن سکنه است. آب آن از چشمه هاو محصول آن غلات، انگور، انار و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان سیاه چادربافی است. راه اتومبیل رو دارد و ساکنان از طایفۀ گراوند و چادرنشین هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(گَ گَ)
نوعی از لیمو است بمقدار نارنج و چنان ترش است که اگر سر سوزنی در آن خلانند و بگذارند بعد از اندک زمانی سوزن گداخته شود. (برهان) (انجمن آرا) (الفاظ الادویه)
لغت نامه دهخدا
(گُ)
دهی است از دهستان اورامان لهون بخش پاوۀ شهرستان سنندج واقع در 6هزارگزی باختر پاوه و 4هزارگزی باختر راه اتومبیل رو پاوه به نوسود. هوای آن سرد و دارای 400 تن سکنه است. آب آنجا ازرود خانه شمشیر و محصول آن غلات، گردو، انجیر، عسل وزردآلو است. شغل اهالی زراعت و گله داری و مکاری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(گُ)
عبیر سرخ که از رنگ بقم سازند و متعارف هندوستان است. (آنندراج) :
همچو چنار گر بودت صدهزار دست
برگ طرب به خاک نشان و گلال گیر.
ملا قاسم مشهدی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(یِ)
دهی است از دهستان بخش مریوان شهرستان سنندج، واقع در 1600گزی شمال دژ شاهپور و 6000گزی خاور سیف بالا. کوهستانی، سردسیر، واقع در 130 تن سکنه. زبان کردی. آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات، توتون، لبنیات، شغل اهالی زراعت. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
دسته یا بافه گندم، عبیر سرخ که از رنگ بقم سازند (مستعمل در هند) : همچون چنار گر بودت صدهزار دست برگ طرب بخاک نشان و گلال گیر. (قاسم مشهدی)
فرهنگ لغت هوشیار
یک دسته از هر گیاه
فرهنگ گویش مازندرانی