معنی گلایل
- گلایل(دخترانه)
- گلی زینتی و زیبا به رنگهای مختلف
واژههای مرتبط با گلایل
گلایه
- گلایه
- شکایت
دلایل
- دلایل
- جمع دلالت (دلاله) توضیح: در فارسی این کلمه را جمع دلیل گویند بمعنی برهانها صحبتها:) جواب هر یکی گفته ایم بدلایل عقلی و براهین منطقی (000 (جامع الحکمتین 306)، برهان، حجت، دلیل
گلایول
- گلایول
- گلایل، گلی زینتی و زیبا به رنگهای مختلف
دلایل
- دلایل
- انگیزه ها
حلایل
- حلایل
- جمع حلیله زنان شوی دار
دلایل
- دلایل
- دلالت، راهنمایی کردن، هدایت، در علم منطق آنچه برای ثابت کردن امری بیاورند، برهان و دلیل
گلایول
- گلایول
- گیاهی زینتی دارای ساقه های بلند، برگ های دراز و باریک و گل هایی با رنگ های مختلف به شکل خوشه ای که در یک طرف ظاهر می شوند
حلایل
- حلایل
- حلیله ها، زنان شرعی مردها، زوجه ها، جمعِ واژۀ حلیله
گلایی
- گلایی
- گله رمه، شتر یا اسبی که برای مدتی در مرتع رها شده باشد، یا گلایی صحرایی. آنکه راه و رسم زندگی را نداند بی تربیت. یا گلایی صحرایی بار آمدن، (بزرگ شدن) بدون تربیت و تعلیم مربی و معلم بزرگ شدن