جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با گلال

گلال

گلال
دسته یا بافه گندم، عبیر سرخ که از رنگ بقم سازند (مستعمل در هند) : همچون چنار گر بودت صدهزار دست برگ طرب بخاک نشان و گلال گیر. (قاسم مشهدی)
فرهنگ لغت هوشیار

گلال

گلال
دهی است از دهستان اورامان لهون بخش پاوۀ شهرستان سنندج واقع در 6هزارگزی باختر پاوه و 4هزارگزی باختر راه اتومبیل رو پاوه به نوسود. هوای آن سرد و دارای 400 تن سکنه است. آب آنجا ازرود خانه شمشیر و محصول آن غلات، گردو، انجیر، عسل وزردآلو است. شغل اهالی زراعت و گله داری و مکاری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

گلال

گلال
عبیر سرخ که از رنگ بقم سازند و متعارف هندوستان است. (آنندراج) :
همچو چنار گر بودت صدهزار دست
برگ طرب به خاک نشان و گلال گیر.
ملا قاسم مشهدی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

بلال

بلال
پارسی است بابا گندم مک مکابج (گویش گیلکی) آذر بویه تری نمناکی، تر گردان تر کننده، نامی است در تازی آذربویه اشنان، ذرت ذرت
فرهنگ لغت هوشیار

دلال

دلال
ناز کرشمه شکنه شیرین زبانی داسار میانجی جافکش (قواد) جاکش ناز کرشمه غمزه، (تصوف) اضطراب و غلقی که در جلوه محبوب از غایت شوق و عشق و ذوق بباطن سالک میرسد و هر چند در آن حال بمرتبت سکر و بیخودی نیست و لیکن اختیار خود ندارد و از کثرت اضطراب هر چه بر دل او در آن حال هیح شود بی اختیار بگوید 0 (شرح گلشن راز 561) میانجی بین بایع و مشتری کسی که با دریافت حق معینی واسطه ما بین خریدار و فروشنده میشود. واسطه بین فروشنده و خریدار
فرهنگ لغت هوشیار