جدول جو
جدول جو

معنی گفتاگوی - جستجوی لغت در جدول جو

گفتاگوی
(گُ)
گفتگوی: و تخصیص داده اثم را بر گفتاگوی و خصومتی که ممکن باشد آنجا رود. (تفسیر ابوالفتوح رازی). چون گفتاگوی بسیار شد قرار دادند بر قرعه. (تفسیر ابوالفتوح)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گفتگو
تصویر گفتگو
گفتگو (Dialogue) حرف هایی که بین شخصیت ها رد و بدل می شود و معمولا با حرکت لب های آنها هماهنگ است. البته گفت و گو می تواند ناهمگاه با حرکت لب ها، به صورت صدای روی فیلم، به عنوان خاطره به گوش برسد. گفت و گوها، معمولا سر صحنه و هم زمان با خود فیلم ضبط می شود اما مواردی هم هست که به خاطر مشکلات مکانی یا گرفتاری های دیگر، صدا را در مرحله های بعد ضبط می کنند و به فیلم می افزایند
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از ستاگوی
تصویر ستاگوی
ثناگو، ثناخوان، ستایش کننده
فرهنگ فارسی عمید
(گُ تُ)
گفتگو. مجادله. مباحثه. مکالمه. گفتار:
جهان گشت از آن خرد پرگفتگوی
کز آن گونه نشنید کس روی و موی.
فردوسی.
شبستان همه پر شد از گفتگوی
که اینت سر و تاج فرهنگ جوی.
فردوسی.
بخندید رستم از آن گفتگوی
برافروخت از باده رخسار اوی.
فردوسی.
شود روی هامون پر از گفتگوی
دو لشکر به روی اندر آرند روی.
فردوسی.
کارهای جهان به کام تو گشت
گفتگوی تو در جهان افتاد.
فرخی.
گفت: اکنون گفتگوی میکنند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 356). این است نبشتۀ امیرالمؤمنین و گفتگوی او با تو. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 314).
از بهر گفتگوی ز کار جهان و خلق
گفتند گونه گون و دویدند چپ و راست.
ناصرخسرو.
نبینیم سودی در این گفتگوی
کز این بیش جستن فزونی خطاست.
ناصرخسرو.
چشم فلک فارغ از این جستجوی
گوش زمین رسته از این گفتگوی.
نظامی.
بتازی روم را در جستجویم
ببویی با ختن در گفتگویم.
نظامی.
چو باشد گفتگوی خواجه بسیار
به گستاخی پدید آید پرستار.
نظامی.
بسیار جستجوی تو کردم که عاقبت
عمرم رسید و می نرسد گفتگوی تو.
عطار.
بی گفتگوی زلف تو دل را همی کشد
با زلف دلکش تو کرا روی گفتگوست.
حافظ.
غم حبیب نهان به ز گفتگوی رقیب
که نیست سینۀ ارباب کینه محرم راز.
حافظ.
گفتگوی کفر و دین آخر به یکجا میکشد
خواب یک خواب است باشد مختلف تعبیرها.
صائب.
مستم از گفتگوی عام چه غم
عاشقان را ز ننگ و نام چه غم.
اوحدی.
و رجوع به گفت و گوی، گفتگو، گفتار و گفتن شود
لغت نامه دهخدا
(گُ)
آنکه تنها گفتار دارد. مرد حرف. مقابل کرداری:
گویی که از نژاد بزرگانم
گفتاری آمدی تو نه کرداری.
ناصرخسرو.
رجوع به گفتار شود
لغت نامه دهخدا
(نَ رُ تَ / تِ)
ستایشگوی. ثناگوینده. ستایش خوان:
چه گر من همیشه ستاگوی باشم
ستایم نباشد نکو جز بنامت.
رودکی.
و ثنا و ستا گوی او در بزم بذل مواهب. (ترجمه تاریخ یمینی ص 474)
لغت نامه دهخدا
گفتگو: و تخصیص داده اثم را بر گفتاگوی و خصومتی که ممکن باشد آنجا رود
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه تها بگفتار اکتفا کند حراف مقابل کرداری: گویی که از نژاد بزرگانم گفتاری آمدی تو نه کرداری. (ناصر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ستاگوی
تصویر ستاگوی
ثنا گوینده، ستایشگوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فتاوی
تصویر فتاوی
جمع فتوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هفت گوی
تصویر هفت گوی
هفت آسمان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گفتگو
تصویر گفتگو
مصاحبه، مذاکره، تبادل نظر، صحبت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گفتاری
تصویر گفتاری
محاوره ای
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گفتگوئی
تصویر گفتگوئی
محادثةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از گفتگوئی
تصویر گفتگوئی
Conversational
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گفتگوئی
تصویر گفتگوئی
conversationnel
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گفتگوئی
تصویر گفتگوئی
conversacional
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گفتگوئی
تصویر گفتگوئی
conversacional
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گفتگوئی
تصویر گفتگوئی
konversationell
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گفتگوئی
تصویر گفتگوئی
konwersacyjny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گفتگوئی
تصویر گفتگوئی
разговорный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گفتگوئی
تصویر گفتگوئی
گفتگو کرنے والا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از گفتگوئی
تصویر گفتگوئی
พูดคุย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از گفتگوئی
تصویر گفتگوئی
কথোপকথন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از گفتگوئی
تصویر گفتگوئی
ya mazungumzo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از گفتگوئی
تصویر گفتگوئی
会話の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از گفتگوئی
تصویر گفتگوئی
对话的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از گفتگوئی
تصویر گفتگوئی
розмовний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گفتگوئی
تصویر گفتگوئی
대화형의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از گفتگوئی
تصویر گفتگوئی
percakapan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از گفتگوئی
تصویر گفتگوئی
संवादात्मक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گفتگوئی
تصویر گفتگوئی
conversatie-
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گفتگوئی
تصویر گفتگوئی
conversazionale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از گفتگوئی
تصویر گفتگوئی
שיחתי
دیکشنری فارسی به عبری