جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ستاگوی

ستاگوی

ستاگوی
ستایشگوی. ثناگوینده. ستایش خوان:
چه گر من همیشه ستاگوی باشم
ستایم نباشد نکو جز بنامت.
رودکی.
و ثنا و ستا گوی او در بزم بذل مواهب. (ترجمه تاریخ یمینی ص 474)
لغت نامه دهخدا

سراگوش

سراگوش
کیسه ای دراز که زنان گیسوی خود را در آن نهند گیسو پوش
سراگوش
فرهنگ لغت هوشیار

سراروی

سراروی
رگی است که چون آنرا بگشایند خون از سر و روی انسان کشیده شود قیفال
فرهنگ لغت هوشیار