عمل گشادباز. خرج کردن بی جا و بسیار. اسراف در خرج. خرج کردن به گزاف، تک داشتن مهره ها در بازی نرد، هرگاه مهره های تک (طاق) در خانه ها نهند. قسمی باختن شطرنج و تخته نرد که مهره ها را طاق نهند
عمل گشادباز. خرج کردن بی جا و بسیار. اسراف در خرج. خرج کردن به گزاف، تک داشتن مهره ها در بازی نرد، هرگاه مهره های تک (طاق) در خانه ها نهند. قسمی باختن شطرنج و تخته نرد که مهره ها را طاق نهند
عمل و کیفیت شاهدباز. معشوق بازی. پاکبازی: دلش در بند آن پاکیزه دلبند بشاهدبازی آن شب گشت خرسند. نظامی. سعدیا گوشه نشینی کن و شاهدبازی شاهد آن است که بر گوشه نشین میگذرد. سعدی. نام سعدی همه جا رفت بشاهدبازی وین نه عیب است، که در ملت ما تحسین است. سعدی. میرزا صائب در استدعای فرمان عدم مزاحمت شراب نوشته: که اگر جایی بنگرند که کسی از مستی با دختر رز که پرده نشین هودج حرمت است شاهد بازی آغاز نهاده در ساعت آب او می ریزند. (از آنندراج) ، زنا. زناکاری. لواطی. (از ناظم الاطباء). غلامبارگی. امردبارگی. بچه بازی
عمل و کیفیت شاهدباز. معشوق بازی. پاکبازی: دلش در بند آن پاکیزه دلبند بشاهدبازی آن شب گشت خرسند. نظامی. سعدیا گوشه نشینی کن و شاهدبازی شاهد آن است که بر گوشه نشین میگذرد. سعدی. نام سعدی همه جا رفت بشاهدبازی وین نه عیب است، که در ملت ما تحسین است. سعدی. میرزا صائب در استدعای فرمان عدم مزاحمت شراب نوشته: که اگر جایی بنگرند که کسی از مستی با دختر رز که پرده نشین هودج حرمت است شاهد بازی آغاز نهاده در ساعت آب او می ریزند. (از آنندراج) ، زنا. زناکاری. لواطی. (از ناظم الاطباء). غلامبارگی. امردبارگی. بچه بازی