معنی گشادباز گشادباز افراط کار، مسرف، آنکه پول خود را بیهوده خرج کند، ول خرج تصویر گشادباز فرهنگ فارسی عمید
گشادبازی گشادبازی افراط، اسراف، ول خرجی، در بازی نرد، به جا گذاشتن مهرۀ تک در خانۀ نرد که ممکن است کشته شود فرهنگ فارسی عمید
گشادبازی گشادبازی وضع یا عمل نسنجیده و همراه با بی احتیاطی، به ویژه بی حساب و کتاب خرج کردن و حساب دخل و خرج و سود و زیان خود را نداشتن فرهنگ فارسی معین
گشادبازی گشادبازی عمل گشادباز. خرج کردن بی جا و بسیار. اسراف در خرج. خرج کردن به گزاف، تک داشتن مهره ها در بازی نرد، هرگاه مهره های تک (طاق) در خانه ها نهند. قسمی باختن شطرنج و تخته نرد که مهره ها را طاق نهند لغت نامه دهخدا