جدول جو
جدول جو

معنی گرباک - جستجوی لغت در جدول جو

گرباک
(گُ)
طبق پهن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
گرباک
طبق پهن
تصویری از گرباک
تصویر گرباک
فرهنگ لغت هوشیار
گرباک
((گُ))
طبق پهن
تصویری از گرباک
تصویر گرباک
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گربگک
تصویر گربگک
گربۀ کوچک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گربک
تصویر گربک
گربه، پستانداری کوچک، گوشت خوار و بسیار چالاک، با پوزۀ کوتاه، سبیل های دراز، موهای نرم و چنگال های تیز که جانوران کوچک مانند موش، گنجشک و ماهی را شکار می کند و غالباً شب ها به شکار و دزدی می پردازد. چشم هایش در تاریکی می درخشد و مردمک آن در تاریکی گرد و در روشنایی روز شبیه خط عمودی باریکی می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گربال
تصویر گربال
الک، وسیله ای گرد و دیواره دار با سطح سوراخ سوراخ معمولاً ریز که برای جدا کردن ناخالصی، گردها یا اجزای ریز و درشت حبوبات، آرد و امثال آن به کار می رود، تنک بیز، غرویزن، منخل، چاولی، موبیز، پریز، غربیل، پرویز، تنگ بیز، غربال، پریزن، پرویزن، آردبیز
فرهنگ فارسی عمید
(پُ)
اندیشمند. ترسان
لغت نامه دهخدا
(گَ)
چیزی مانند بیل که زمین را با آن زیر و رو کنند
لغت نامه دهخدا
(سَ)
سردار ضابط و صاحب سیاست. (برهان) (آنندراج). حاکم ضابط باسیاست. (رشیدی) :
دین حق را نه چون تو یک سرور
ملک شه را نه چون تو یک سرباک.
ابوالفرج رونی (از رشیدی)
لغت نامه دهخدا
(گُبَ)
مصغر گربه. گربۀ کوچک:
بیاورد پس گردیه (خواهر بهرام چوبینه) گربکی
که پیدا نبد گربه از کودکی.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
تصویری از گرباس
تصویر گرباس
بیل گونه ای که زمین را با آن زیر و رو کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گربال
تصویر گربال
غربال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گربگک
تصویر گربگک
گربه کوچک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرباک
تصویر پرباک
ترسان اندیشمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رباک
تصویر رباک
خودزر از ماهیان
فرهنگ لغت هوشیار
گربه: بیاورد پس کردیه (خواهر بهرام چوبینه) گربکی که پیدانبد گربه از کودکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گربال
تصویر گربال
((گَ))
غربال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گرباس
تصویر گرباس
((گَ))
بیل گونه ای که زمین را با آن زیر و رو کنند
فرهنگ فارسی معین
گریبان یقه
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی بیل با ساختار مستطیلی شکل جهت کندن ریشه ی درختان ستبر
فرهنگ گویش مازندرانی