- گراور
- فلزی مسطح از آلیاژ روی که به روشی شبیه چاپ عکس، تصویر مورد نظر را بر روی آن حک می کنند، کنایه از تصویری که با این روش بر روی کاغذ چاپ شده است
معنی گراور - جستجوی لغت در جدول جو
- گراور
- عکس که با دستگاه مخصوص در روی فلز مخصوص عکسبرداری شود جهت چاپ روی کاغذ
- گراور ((گِ وُ))
- قطعه فلزی که برای چاپ تصویر یا دستخط در چاپ مسطح به کار می رود و نخست نوشته یا تصویر را به طریقه ای شبیه چاپ عکس بر روی این قطعه فلز ثبت می کنند، عکس چاپ شده در یک متن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دستور زبان
دارای پر پرنده تیزپر، تیز رو
پرنده، دارای پر، تیزپر، تیزرو، برای مثال گهی با چراگر چراگر شدی / گهی با پراور پراور شدی (خواجو- مجمع الفرس - پراور)
با شعله زیاد: گر اگر میسوزد، تند تند: گراگر این جنس را میخرند
فرانسوی رخشند
صرف و نحو دستور زبان
دستور زبان، صرف
کافر، ملحد، بی دین
تهیه کردن گراور از نقشی
رخشند ساز ساختن گراور و کلیشه، محل ساختن گراور و کلیشه
رخشند ساز آنکه گراور و کلیشه سازد
رخشند ساختن تهیه کردن گراور از نقشی
کنده کار، حکاک، نقار