جدول جو
جدول جو

معنی گرافیک - جستجوی لغت در جدول جو

گرافیک
هنر ترسیم و نمایش چیزی به وسیلۀ نوشته یا نقش که در تهیۀ پوسترهای تبلیغاتی، جلد کتاب ها و مانند آن کاربرد دارد
فرهنگ فارسی عمید
گرافیک
(گِ)
نمودار خطوطی که نمایندۀ صور و اعمال است
لغت نامه دهخدا
گرافیک
نمودار خطوطی که نماینده صور و اعمال است نمودار، ترسیم فرانسوی دستور سخن
فرهنگ لغت هوشیار
گرافیک
((گِ))
هنر ترسیم خط و نوشته و پدید آوردن نقش های تصویری بر یک سطح برای القای پیامی معین، هنر ترسیمی ارتباط تصویری، نمودار
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بلورهای نرم و سیاه رنگ کربن که بر کاغذ رد سیاهی به جای می گذارد و در تهیۀ مغز مداد و زغال های صنعتی به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترافیک
تصویر ترافیک
عبور و مرور وسایل نقلیه، حمل و نقل، انبوهی وسایل نقلیه در خیابان و جاده که در امر عبور و مرور اختلال ایجاد می کند
فرهنگ فارسی عمید
(گِ)
زغالی است خالص که از خود اثر سیاهی در روی کاغذ میگذارد و آن را برای ساختن مداد به کار میبرند و از جملۀ شبه فلزات است. ترکیب آن کربن طبیعی متبلور تقریباً خالص است
لغت نامه دهخدا
تصویری از ترافیک
تصویر ترافیک
عبور و مرور وسائط نقلیه انگلیسی شد و آمد
فرهنگ لغت هوشیار
زغالی است خالص که از خود اثر سیاهی روی کاغذ میگذارد و آنرا برای ساختن مداد بکار میبرند و از جمله شبیه فلزات است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرافیت
تصویر گرافیت
((گِ))
نوعی زغال که از آن در ساختن مداد استفاده می کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترافیک
تصویر ترافیک
((تِ))
رفت و آمد وسایل نقلیه در خیابان، شدآمد (واژه فرهنگستان)، راه بندان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترافیک
تصویر ترافیک
شدامد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گرافیکی
تصویر گرافیکی
رسم بياني
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از گرافیکی
تصویر گرافیکی
Graphic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گرافیکی
تصویر گرافیکی
graphique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گرافیکی
تصویر گرافیکی
графический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گرافیکی
تصویر گرافیکی
গ্রাফিক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از گرافیکی
تصویر گرافیکی
gráfico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گرافیکی
تصویر گرافیکی
grafisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گرافیکی
تصویر گرافیکی
graficzny
دیکشنری فارسی به لهستانی
گرافیکی، گرافیک
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از گرافیکی
تصویر گرافیکی
گرافیکی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از گرافیکی
تصویر گرافیکی
picha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از گرافیکی
تصویر گرافیکی
กราฟิก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از گرافیکی
تصویر گرافیکی
графічний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گرافیکی
تصویر گرافیکی
グラフィックな
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از گرافیکی
تصویر گرافیکی
图形的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از گرافیکی
تصویر گرافیکی
그래픽의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از گرافیکی
تصویر گرافیکی
grafis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از گرافیکی
تصویر گرافیکی
ग्राफिकल
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گرافیکی
تصویر گرافیکی
grafisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گرافیکی
تصویر گرافیکی
grafico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از گرافیکی
تصویر گرافیکی
gráfico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گرافیکی
تصویر گرافیکی
גרפי
دیکشنری فارسی به عبری