گدازشگر کسی که چیزی را ذوب کند، ریخته گر ادامه... کسی که چیزی را ذوب کند، ریخته گر تصویر گدازشگر فرهنگ فارسی عمید
گدازشگر(گُ زِ گَ) آنکه گدازد هر چیزی را. ریخته گر: تقدیر پی کاهش اجزای وجودش اکسیر فنا داد گدازشگر غم را. عرفی (از آنندراج) ادامه... آنکه گدازد هر چیزی را. ریخته گر: تقدیر پی کاهش اجزای وجودش اکسیر فنا داد گدازشگر غم را. عرفی (از آنندراج) لغت نامه دهخدا
گدازشگر آنکه ذوب کند، ریخته گر: تقدیر پی کاهش اجزای وجودش اکسیر فنا داد گدازشگر غم را. (عرفی) ادامه... آنکه ذوب کند، ریخته گر: تقدیر پی کاهش اجزای وجودش اکسیر فنا داد گدازشگر غم را. (عرفی) فرهنگ لغت هوشیار