جدول جو
جدول جو

معنی گدازشگر - جستجوی لغت در جدول جو

گدازشگر
کسی که چیزی را ذوب کند، ریخته گر
تصویری از گدازشگر
تصویر گدازشگر
فرهنگ فارسی عمید
گدازشگر
آنکه ذوب کند، ریخته گر: تقدیر پی کاهش اجزای وجودش اکسیر فنا داد گدازشگر غم را. (عرفی)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گزارشگر
تصویر گزارشگر
خبرنگار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گزارشگر
تصویر گزارشگر
گزارش دهنده، مورخ، تعبیر کنندۀ خواب، طرح کننده، طراح
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گزارشگر
تصویر گزارشگر
تعبیر کننده خواب، مورخ، خبرنگار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوازشگر
تصویر نوازشگر
نوازش کننده نوازنده: صدای نوازشگراو بگوش میرسد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گزارشگر
تصویر گزارشگر
((~. گَ))
شرح دهنده، مخبر، خبرنگار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نوازشگر
تصویر نوازشگر
نوازش کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پردازشگر
تصویر پردازشگر
Processor
دیکشنری فارسی به انگلیسی
दुलारने योग्य
دیکشنری فارسی به هندی
หน่วยประมวลผล
دیکشنری فارسی به تایلندی
আদর করার মতো
دیکشنری فارسی به بنگالی