معنی گدازشگر - فرهنگ فارسی عمید
معنی گدازشگر
- گدازشگر
- کسی که چیزی را ذوب کند، ریخته گر
تصویر گدازشگر
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با گدازشگر
گدازشگر
- گدازشگر
- آنکه ذوب کند، ریخته گر: تقدیر پی کاهش اجزای وجودش اکسیر فنا داد گدازشگر غم را. (عرفی)
فرهنگ لغت هوشیار
گدازشگر
- گدازشگر
- آنکه گدازد هر چیزی را. ریخته گر:
تقدیر پی کاهش اجزای وجودش
اکسیر فنا داد گدازشگر غم را.
عرفی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
گدازگر
- گدازگر
- نام صنفی که در معادن مس استخراج مس کنند. سباک
لغت نامه دهخدا
گزارشگر
- گزارشگر
- گزارش دهنده، مورخ، تعبیر کنندۀ خواب، طرح کننده، طراح
فرهنگ فارسی عمید