جدول جو
جدول جو

معنی گداختگی - جستجوی لغت در جدول جو

گداختگی
گداخته بودن مذاب بودن
تصویری از گداختگی
تصویر گداختگی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گداختنی
تصویر گداختنی
لایق گداختن شایسته ذوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گماشتگی
تصویر گماشتگی
انتصابی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پرداختگی
تصویر پرداختگی
فراغت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گماشتگی
تصویر گماشتگی
مستخدمی، مستخدم شدن، شغل گماشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گسیختگی
تصویر گسیختگی
((گُ تِ یا تَ))
جداشدگی، پاره شدگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ساختگی
تصویر ساختگی
مصنوعی، تقلبی، کذایی، جعلی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گداختن
تصویر گداختن
ذوب شدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ساختگی
تصویر ساختگی
چگونگی و کیفیت ساخته، ساخته بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساختگی
تصویر ساختگی
چیز جعلی و مصنوعی، آمادگی و آراستگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گداختن
تصویر گداختن
فلز یا چیز دیگر را به قوۀ حرارت ذوب کردن، آب شدن یا واشدن جسم جامد در اثر حرارت، گدازیدن، پزاختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گداخته
تصویر گداخته
ذوب شده، گدازیده، واشده، سرخ شده در اثر حرارت
فرهنگ فارسی عمید
ذوب شده (فلز روغن موم و جز آن) آب شده گدازیده: ترنگبین گداخته و پالوده و بقوام آورده، مایع مقابل جامد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گداختن
تصویر گداختن
ذوب کردن، حل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساختگی
تصویر ساختگی
((تَ یا تِ))
مجهز بودن، آمادگی، مصنوعی، تقلبی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گداخته
تصویر گداخته
((گُ تِ))
ذوب شده، مذاب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گداختن
تصویر گداختن
((گُ تَ))
آب کردن، ذوب کردن، آب شدن فلز و روغن و غیره به وسیله حرارت، ذوب شدن، لاغر کردن، کاستن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ساختگی
تصویر ساختگی
Affected, Factitious, Feigned, Fictitious
دیکشنری فارسی به انگلیسی
затронутый , искусственный , притворный , вымышленный
دیکشنری فارسی به روسی
betroffen, künstlich, vorgetäuscht, fiktiv
دیکشنری فارسی به آلمانی
уражений , штучний , удаваний , вигаданий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
dotknięty, sztuczny, udawany, fikcyjny
دیکشنری فارسی به لهستانی
受影响的 , 人工的 , 假装的 , 虚假的
دیکشنری فارسی به چینی
afetado, fictício, fingido
دیکشنری فارسی به پرتغالی
colpito, fittizio, finto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
afectado, ficticio, fingido
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
affecté, factice, feint, fictif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
getroffen, kunstmatig, gefingeerd, fictief
دیکشنری فارسی به هلندی
प्रभावित , कृत्रिम , दिखावा , काल्पनिक
دیکشنری فارسی به هندی
terpengaruh, buatan, pura-pura, palsu
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
متصنّعٌ , صارفٌ , مزعومٌ , مزيّفٌ
دیکشنری فارسی به عربی
영향을 받은 , 인공의 , 가짜의 , 가공의
دیکشنری فارسی به کره ای
מושפע , מלאכותי , מזויף , בדיוני
دیکشنری فارسی به عبری
影響された , 人工の , 偽りの , 架空の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
etkilenmiş, yapay, sahte, uydurma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی