- گداختگی
- گداخته بودن مذاب بودن
معنی گداختگی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
لایق گداختن شایسته ذوب
انتصابی
فراغت
مستخدمی، مستخدم شدن، شغل گماشته
مصنوعی، تقلبی، کذایی، جعلی
ذوب شدن
چگونگی و کیفیت ساخته، ساخته بودن
چیز جعلی و مصنوعی، آمادگی و آراستگی
فلز یا چیز دیگر را به قوۀ حرارت ذوب کردن، آب شدن یا واشدن جسم جامد در اثر حرارت، گدازیدن، پزاختن
ذوب شده، گدازیده، واشده، سرخ شده در اثر حرارت
ذوب شده (فلز روغن موم و جز آن) آب شده گدازیده: ترنگبین گداخته و پالوده و بقوام آورده، مایع مقابل جامد
ذوب کردن، حل کردن
((گُ تَ))
فرهنگ فارسی معین
آب کردن، ذوب کردن، آب شدن فلز و روغن و غیره به وسیله حرارت، ذوب شدن، لاغر کردن، کاستن
Affected, Factitious, Feigned, Fictitious
затронутый , искусственный , притворный , вымышленный
betroffen, künstlich, vorgetäuscht, fiktiv
уражений , штучний , удаваний , вигаданий
dotknięty, sztuczny, udawany, fikcyjny
受影响的 , 人工的 , 假装的 , 虚假的
afetado, fictício, fingido
colpito, fittizio, finto
afectado, ficticio, fingido
affecté, factice, feint, fictif
getroffen, kunstmatig, gefingeerd, fictief
प्रभावित , कृत्रिम , दिखावा , काल्पनिक
terpengaruh, buatan, pura-pura, palsu
متصنّعٌ , صارفٌ , مزعومٌ , مزيّفٌ
영향을 받은 , 인공의 , 가짜의 , 가공의
מושפע , מלאכותי , מזויף , בדיוני
影響された , 人工の , 偽りの , 架空の
etkilenmiş, yapay, sahte, uydurma