معنی بداختری
- بداختری (بَ اَ تَ)
- نحوست. نحس. منحس. شقاوت. مقابل نیک اختری. (یادداشت مؤلف). بدبختی. بدطالعی:
همچو چنبر باد خفته همچو نیلوفر کبود
قد و خد حاسدت از رنج و از بداختری.
سوزنی.
پیش از من و تو بر رخ جانها کشیده اند
طغرای نیکبختی و نیل بداختری.
سعدی
