جدول جو
جدول جو

معنی گجسته - جستجوی لغت در جدول جو

گجسته
ملعون، نحص، نحس، نامبارک
تصویری از گجسته
تصویر گجسته
فرهنگ واژه فارسی سره
گجسته
خبیث، ملعون، پلید، ناپاک
تصویری از گجسته
تصویر گجسته
فرهنگ فارسی عمید
گجسته
پلید و ناپاک
تصویری از گجسته
تصویر گجسته
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خجسته
تصویر خجسته
(دخترانه)
مبارک، مبارک، فرخنده، سعادتمند، خوشبخت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از خجسته
تصویر خجسته
تبریک، مبارک، میمون
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خجسته
تصویر خجسته
میمون، مبارک، با سعادت، فرخ، سعادتمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گسسته
تصویر گسسته
پاره شده، بریده شده، گسیخته
فرهنگ فارسی عمید
جدا شده منقطع، دور شده قطع شده، پراکنده پریشانمقابل متراکمانبوه: آن آمدن ابر گسسته نگر از دور گویی زکلنگان پراکنده قطاریست. (فرخی)، رها شده، از بین رفته نابود شده، وامانده (از راه رفتن) کوفته، باز شده گشاده: تنش جای دیگر دگر جای سر گشاده سلیح و گسسته کمر، ویران کرده درهم ریخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خجسته
تصویر خجسته
گل همیشه بهار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خجسته
تصویر خجسته
((خَ))
مبارک، میمون، نیک، خوب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گجستک
تصویر گجستک
((گُ جَ تَ))
خبیث، ملعون. گجسته هم گفته می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گسسته
تصویر گسسته
((گُ سَ تِ))
جدا کرده، از هم جدا شده، باز شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خجسته
تصویر خجسته
مبارک، میمون، خوب و خوش
در علم زیست شناسی همیشه بهار، برای مثال خجسته بازگشاده دهان مشکین دم / گشاده نرگس چشم دژم زخواب خمار (عنصری - ۱۰۴)
خوشبخت، سعادتمند، نیک بخت، شادبخت، صاحب اقبال، بلنداقبال، خوش طالع، مقبل، جوان بخت، فرّخ فال، مستسعد، فرخنده بخت، نکوبخت، نیک اختر، صاحب دولت، بختیار، اقبالمند، طالع مند، سعید، خجسته فال، ایمن، بلندبخت، نیکوبخت، سفیدبخت، فرخنده طالع، خجسته طالع
فرهنگ فارسی عمید
разорванный
دیکشنری فارسی به روسی
ছিঁড়ে যাওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی