- گایم
- (کشتی رانی) چوب محکم بلندی است که یک ذرع از سطح کشتی بلندتر است و جلو عرشه کشتی محاذات یکدیگر نصب نمایند هر موقع کشتی بخواهد کشتی دیگر را بخود قلص نماید بند آن کشتی را به گایم بندند و گایم در ثلث اخیر کشتی منصوب است (سواحل خلیج فارس)
معنی گایم - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چهره پردازی
پنهان
پایا، همیشگی، پاینده، همیشه
اکتفان
احتمالا
چرنده جمع سوائم (سوایم)، توضیح چارپایانی که بچرا روند بر حسب عادت مانند: شتر اسب گوسفند
جاوید پایدار، همیشه همواره
بیوه شدن، زمانی بگذرد و ازدواج نکرده باشد فرصت، زمان، وقت
آنکه روزه گیرد روزه دار روزه گیر جمع صایمین، یکی از امعا که پس از اثنا عشر قرار دارد و بدان پیوسته است معا صایم
سرگردان، سرگشته، متحیر
نوعی فرش که با نخ پنبه ای یا پشمی، بر روی دار و معمولاً طرح آن اشکال هندسی دارد
کسی که به خواب رفته، خوابیده، خفته
ملامت کننده، نکوهش کننده، سرزنش کننده
قایم، محکم، سخت، غایم، صدا کن، نهان
در تداول، سخت، محکم و بمعنی پنهان
جماع مباشرت
گاه، شاید (این کلمه در سالهای اخیر توسط داستان نویسان متداول شده)
پوششی معروف که از موی بز و گوسفند بافند
آرایش صورت هنرپیشه به طوری که او شبیه شخص دیگری بشود
ملامت کننده سرزنش کننده نکوهش کننده نکوهنده جمع لائمین (لایمین) لوائم (لوایم)
خوابیده، جمع نایمین
آرایش سر و صورت و تغییر ترکیب ظاهری هنرپیشه که به منظور آماده سازی آن ها برای ایفای نقش انجام می گیرد، چهره و ظاهر تغییر داده شدۀ بازیگر
پنهان، مخفی
قایم شدن: پنهان شدن، مخفی شدن
قایم شدن: پنهان شدن، مخفی شدن