- گاوسر
- گرزی که به شکل سر گاو ساخته باشند، گوسر، گاوسار،
برای مثال یکی تخت و آن گرزۀ گاوسار/ که مانده ست از او در جهان یادگار ،(فردوسی - ۸/۲۷۴)
چوب کلفت که سر آن مانند گرز باشد
معنی گاوسر - جستجوی لغت در جدول جو
- گاوسر
- آنچه بشکل و هیئت گاو باشد، یا گرز (گرزه عمود) گاوسار. گرزی که سرش شبیه بسر گاو باشد: چون زند بر مهره شیران دبوس شصت من چون زند بر گردن گردان عمود گاو سار. (منوچهری)، گرز فریدون که سرش همانند سر گاو بود: فریدون ابا گرزه گاوسار بفرمود کردن برآنجا نگار. (گشتاسب نامه دقیقی)، طویله ای که در پیش سرای برای گاو آماده کنند: بهو گاوسار فراخ
- گاوسر ((سَ))
- گاوسار، گرزی که به شکل سر گاو ساخته باشند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گاوسر، گرزی که به شکل سر گاو ساخته باشند، گوسر
دانه ای تلخ مزه از نوع ارزن به رنگ خاکستری که برگ و خوشۀ آن شبیه برگ و خوشۀ جو است و بیشتر در میان کشتزار گندم می روید، جاورس، گال، بسل، شوشو
گیاهی است از تیره گندمیان و از دسته غلات که دانه هایی شبیه ارزن دارد و با ارزن از یک نوع است و در حقیقت گونه ای ارزن است که دانه هایش درشت تر است و پوستش نیز از پوست ارزن زبرتر است. دانه های این گیاه را بیشتر بکبوتران دهند گورس جاورس جاورس هندی گاورس هندی چینه: شهریست خرم و آبادان و کشت ایشان گاورس است. یا گاورس هندی. گاورس. یا گاورس سیم. ستاره
گاوسر، گرزی که به شکل سر گاو ساخته باشند، گاوسار
کافر، ملحد، بی دین
آنچه بهیات سر گاو باشد، نوعی گرز یا چوب دستی که یک سر آن ضخیم تر باشد