جدول جو
جدول جو

معنی گوسر

گوسر
گاوسر، گرزی که به شکل سر گاو ساخته باشند، گاوسار
تصویری از گوسر
تصویر گوسر
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گوسر

گوسر

گوسر
آنچه بهیات سر گاو باشد، نوعی گرز یا چوب دستی که یک سر آن ضخیم تر باشد
فرهنگ لغت هوشیار

گوسر

گوسر
گاوسر. نوعی گرز یا چوب دستی که یک سر آن ضخیم تر باشد. رجوع به گاوسر شود.
- گوسر خوردن، مضروب شدن به وسیلۀ گوسر.
- گوسر زدن، مضروب کردن با گوسر
لغت نامه دهخدا

دوسر

دوسر
پارسی تازی گشته دو سر از گیاهان سفت، کلانشتر، شیر بیشه، سالینه (عتیقه)
فرهنگ لغت هوشیار

گاوسر

گاوسر
گرزی که به شکل سر گاو ساخته باشند، گوسَر، گاوسار، برای مِثال یکی تخت و آن گرزۀ گاوسار/ که مانده ست از او در جهان یادگار (فردوسی - ۸/۲۷۴)،
چوب کلفت که سر آن مانند گرز باشد
گاوسر
فرهنگ فارسی عمید

گوهر

گوهر
سنگ گران بها از قبیل مروارید، الماس، یاقوت، فیروزه و امثال آن ها، در فلسفه جوهر، کنایه از اصل، نژاد
گوهر
فرهنگ فارسی عمید