در پهلوی صورت اصلی گاه و آن بمعنی سریر است و گویا مملکت سریر را نیز گاس میخوانده اندو به عربی السریر ترجمه کرده اند، سین بدل ’ه’ آمده است، آماس، آماه، خروس، خروه، ماس، ماه: از حد هند تا بحد چین و ترک از حد زنگ تا بحد روم و گاس، محمد بن وصیف سجزی، همان لغت پهلوی ’گاه’ است که به سین ختم میشده بمعنی تخت و سریر و مراد ’مملکت السریر’ است که دولتی مستقل بود و در قفقاز شمالی و مقابلۀ آن با زنگ و مترادف بودن با روم مناسب است، (حاشیۀ تاریخ سیستان چ بهار ص 286)، در پارسی باستان گاثو بمعنی جا و مکان و تخت آمده، در اوستاگاتو بمعنی جا و تخت، در پهلوی گاس در هندی باستان گاتو آمده است، (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین، ذیل ’گاه’)
در پهلوی صورت اصلی گاه و آن بمعنی سریر است و گویا مملکت سریر را نیز گاس میخوانده اندو به عربی السریر ترجمه کرده اند، سین بدل ’ه’ آمده است، آماس، آماه، خروس، خروه، ماس، ماه: از حد هند تا بحد چین و ترک از حد زنگ تا بحد روم و گاس، محمد بن وصیف سجزی، همان لغت پهلوی ’گاه’ است که به سین ختم میشده بمعنی تخت و سریر و مراد ’مملکت السریر’ است که دولتی مستقل بود و در قفقاز شمالی و مقابلۀ آن با زنگ و مترادف بودن با روم مناسب است، (حاشیۀ تاریخ سیستان چ بهار ص 286)، در پارسی باستان گاثو بمعنی جا و مکان و تخت آمده، در اوستاگاتو بمعنی جا و تخت، در پهلوی گاس در هندی باستان گاتو آمده است، (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین، ذیل ’گاه’)
دهی است از دهستان درزآب بخش حومه شهرستان مشهد، در 80 هزارگزی شمال باختری مشهد، واقع در 9 هزارگزی باختر راه مشهد به باشتین، دره، سردسیر، دارای 358 تن سکنه، زبان آنها کردی، آب آن از رودخانه، محصول آنجا غلات، عدس، شغل اهالی زراعت، مالداری، راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان درزآب بخش حومه شهرستان مشهد، در 80 هزارگزی شمال باختری مشهد، واقع در 9 هزارگزی باختر راه مشهد به باشتین، دره، سردسیر، دارای 358 تن سکنه، زبان آنها کردی، آب آن از رودخانه، محصول آنجا غلات، عدس، شغل اهالی زراعت، مالداری، راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
نام شبه جزیره نسبهً بزرگی است در آمریکای شمالی در خطۀ کبک از قطعۀ دومینیون تابع انگلستان و در جنوب مجرای رود سنت لوران دیده می شود و بخطۀ برونسویک جدید پیوستگی دارد، از شمال با خلیجی که رود سنت لوران آن را در مصب خود تشکیل نموده و از شرق با خلیج سنت لوران، و از جانب جنوب با خلیجی موسوم به خلیج گرمیها و از جنوب غربی با برونسویک جدید محدود ومحاط میباشد، طولش، 280 و عرض نقاط پهناور آن به 145 هزار گز بالغ گردد و مساحت آن بیش از 25000 گز مربع است و بطور عمده سواحلش مسکونی میباشد. اکثر اهالیش کشتیبان و صیادند و با این وصف نقاط اندروآن نیز روزبروز مسکونی تر می شود، جنگل های بکر نیز دارد که بتدریج مبدل به مزارع و مراتع میشوند و جبال مرتفعی نیزدارد که مرتفعترین آنها دارای 1211 گز ارتفاع است: مائله های شمالی این جبال برجسته سر ببالا و خیلی سرد میباشد، دامنه های جنوبیش برای زراعت صالحتر و حاوی دره ها و دشتها میباشند، بسال 1851 میلادی عده نفوس آن به 21748 می رسید، و در سنۀ 1871 میلادی به 34652 تن بالغ شد، البته تاکنون عده اهالی آن افزایش یافته است
نام شبه جزیره نسبهً بزرگی است در آمریکای شمالی در خطۀ کبک از قطعۀ دومینیون تابع انگلستان و در جنوب مجرای رود سنت لوران دیده می شود و بخطۀ برونسویک جدید پیوستگی دارد، از شمال با خلیجی که رود سنت لوران آن را در مصب خود تشکیل نموده و از شرق با خلیج سنت لوران، و از جانب جنوب با خلیجی موسوم به خلیج گرمیها و از جنوب غربی با برونسویک جدید محدود ومحاط میباشد، طولش، 280 و عرض نقاط پهناور آن به 145 هزار گز بالغ گردد و مساحت آن بیش از 25000 گز مربع است و بطور عمده سواحلش مسکونی میباشد. اکثر اهالیش کشتیبان و صیادند و با این وصف نقاط اندروآن نیز روزبروز مسکونی تر می شود، جنگل های بکر نیز دارد که بتدریج مبدل به مزارع و مراتع میشوند و جبال مرتفعی نیزدارد که مرتفعترین آنها دارای 1211 گز ارتفاع است: مائله های شمالی این جبال برجسته سر ببالا و خیلی سرد میباشد، دامنه های جنوبیش برای زراعت صالحتر و حاوی دره ها و دشتها میباشند، بسال 1851 میلادی عده نفوس آن به 21748 می رسید، و در سنۀ 1871 میلادی به 34652 تن بالغ شد، البته تاکنون عده اهالی آن افزایش یافته است
نام رودی است در جماهیر متفقۀ آمریکای شمالی، و در جمهوری میسوری، که وارد نهر عظیم میسوری تابع نهر میسی سیپی میگردد و در جهت جنوبی از جمهوری نامبرده سرچشمه گرفته اول به سوی شمال و آن گاه به سمت مشرق روان می گردد و پس از آنکه یک مسافت سیصدمتری را طی میکند و ضمناً میاه اوراژه وچند نهر دیگر را با خود یار میسازد در 55 هزارگزی از طرف پائین قصبه جفرسون سیتی یعنی در طرف شرق آن و 110 هزارگزی از مغرب شهر سنت لوئی وارد نهر میسوری مذکور می شود، تمام اطراف مجرایش با جنگل مستور میگرددو تلال دلکش و بسیار باصفائی دارد، و الوار و اخشاب کلی بوسیلۀ این نهر حمل و نقل میگردد و کشتیهای تجاری تا 95 هزارگزی طرف بالای آن ایاب و ذهاب میکنند
نام رودی است در جماهیر متفقۀ آمریکای شمالی، و در جمهوری میسوری، که وارد نهر عظیم میسوری تابع نهر میسی سیپی میگردد و در جهت جنوبی از جمهوری نامبرده سرچشمه گرفته اول به سوی شمال و آن گاه به سمت مشرق روان می گردد و پس از آنکه یک مسافت سیصدمتری را طی میکند و ضمناً میاه اوراژه وچند نهر دیگر را با خود یار میسازد در 55 هزارگزی از طرف پائین قصبه جفرسون سیتی یعنی در طرف شرق آن و 110 هزارگزی از مغرب شهر سنت لوئی وارد نهر میسوری مذکور می شود، تمام اطراف مجرایش با جنگل مستور میگرددو تلال دلکش و بسیار باصفائی دارد، و الوار و اخشاب کلی بوسیلۀ این نهر حمل و نقل میگردد و کشتیهای تجاری تا 95 هزارگزی طرف بالای آن ایاب و ذهاب میکنند
خریده شده، اولین زادۀ منسی از متعۀ آرامیه است و او پدر جلعاد و پدر دختری است که اسمش ابیا بود، در فتح زمین کنعان عشیرۀ ماکیر خیلی قوی و زورمند گشته اراضی جلعاد را متصرف گردیدند، (از قاموس کتاب مقدس)
خریده شده، اولین زادۀ منسی از متعۀ آرامیه است و او پدر جلعاد و پدر دختری است که اسمش ابیا بود، در فتح زمین کنعان عشیرۀ ماکیر خیلی قوی و زورمند گشته اراضی جلعاد را متصرف گردیدند، (از قاموس کتاب مقدس)
در تقسیمات کشوری سابق فرانسه، یکی از خطه های جنوب غربی بشمار میرفت، از طرف مغرب با خلیج گاسکنی متشکل از اقیانوس اطلس از جانب جنوب با رشتۀ کوههای پیرنه یعنی با مرزهای اسپانیول و نیز با خطۀ به آرن، و از سوی مشرق به دو خطۀ فوا و لانکدوک، و از سمت شمال به خطۀ کویانا محدود میباشد، حدود مشرقی و شمالیش منحصر به مجرای گارونه نیست چنانکه این حدود، در جهت مشرق، و در آن طرف مجرای نامبرده و در جهت شمال در این طرف آن واقع میشد، در تقسیمات جدیده یک قسمت از ایالات پیرنه علیا، ژرسی، ولاندو، و نیز قسمتی از ایالات پیرنه سفلی، گارونه، لوت باگارونه و تارن باگارونه از اراضی این خطه متشکل شده اند، مرکزش شهر اش بود، و قوم کنونی موسوم به باسک که در سوابق ایام واسکون نامیده میشده اصلاً در اسپانیول مسکن داشتند، در اواسط قرن ششم میلادی، گتها، اینان را تحت مضیقه و فشار قرار دادند در نتیجه از سلسلۀ جبال پیرنه عبور کردند و به این جهت به کشور فرانسه ملتجی گشتند و بهمین مناسبت محل مربوط را گاسکونی و در اثر قرب مخرج گاسکونه نامیدند سپس سلاطین اتریش و بورگونی آنان را تحت تسلط خویش درآوردند، پس به دوکی آکیتانه ملحق گردید، بعدها، بشکل یک دوک مستقل درآمده تابع پادشاهی فرانسه و پس از چندی انگلستان شد و تا 453 میلادی باقی بود و در این تاریخ بطور قطع به فرانسه ملحق و با گویان واقع در شمال کشور بشکل ایالتی درآمد، مساحت سطح گاسکونه به 26520 گز مربع نزدیک است و به 13 دایره یعنی قضا یا سنجاق منقسم شده بود. دو جهت جنوبی و شرقی آن کوهستانی است دامنه ها و شعبه های جبال پیرنه را تشکیل میدهد و هر قدر به دو طرف مغرب و شمال توجه نمائیم اراضی کسب انحطاط میکنند و قسمت شمال غربیش موسوم بلاندو و عبارت از یک محل پست ریگزار میباشد که بمنزلۀ تهامۀ کشور فرانسه است، نهر گارون در حدود شرقی روان است، و میاه جاریه در قسمت شرقی خطه بنهر نامبرده وارد می گردد و با این حال رود اصلی گاسکنی نهر آدور میباشد، و آبهای قسم اعظم این قطعه را جمع می نماید، و منابع نهر لیژ هم در اندرون گاسکونیه جایگیر گشته و در سواحل آن پاره ای ازرودهای کوچک وجود دارد که آبهایشان مستقیماً وارد دریا میگردد، چه در پیرنه و چه در لاندو دریاچه های زیاد یافت میشود ولی خیلی کوچکند و فقط پنج بحیرۀ بزرگ زیر در نزدیکی ساحل دیده میشود. 1- گازو 2- بیسگاراس 3- اوریان 4- ژولیان 5- سوستون، اراضی این خطه خیلی حاصل خیز است مخصوصاً وادی آدور که از ازمنۀ قدیمه کانالها در آنجا ایجاد شده و پرمحصولترین زمین کشورمیباشد و محصولات عمده اش عبارت است از ذخایر گوناگون و علف برای تعلیف حیوانات در جبال این سرزمین درختان کاج و جنگلهای پر از درختان گوناگون دیده میشود که الوار و اخشاب زیاد برای سوخت و ساختن ادوات و آلات چوبین و لوازم کار نجاری به دست می آورند، باغهای فراوان هم دارد و مقدار کلی شراب و کونیاک تهیه می شود، حیوانات اهلیش هم خوب و زیاد است گاو و گوسفند و اسبهای مرغوب دارد اسبان خوب برای سواری و اسب دوانی پرورش میدهند، معادنش فراوان نیست، و فقط در جبال پیرنه مرمرهای نامدار، و سنگهای قشنگ و نمک بلوری و غیره یافت می شود، میاه معدنیش بحد وفور رسیده صنایع خیلی پیشرفت نکرده است، گاسکونیها مردمان ساعی و مستعد میباشند ولی اکثر آنها در وطن خود نمانده اند در پاریس و دیگر شهرهای بزرگ فرانسه، و جزایر می زیند و یا به آمریکا و سایر بلاد و ممالک بعیده مهاجرت می ورزند، وفقط معمولات مرمری شهر ’بانیره دویگورو’ خیلی مشهور است، زبان ادبی فرانسه روزبروز در بین آنها انتشار پیدا میکند، و کلیه اهالی با السنه مختلف و غلط تکلم می نمایند، گاسکونی ها مردمان فعال، جسور، خوشرو، مهمان نواز و باسماحت میباشند به کذب و نخوت هم شهرت یافته اند با سک ها که قسمی از اهالی این محل میباشند در جهت پیرنه مسکن گزیده اند و بتدریج از عده آنها کاسته میشود و اینان بقیهالسیف اقوام منقرضه ای هستند که قبل از هجرت آریائیها در قطعۀ اروپا سکونت داشتند
در تقسیمات کشوری سابق فرانسه، یکی از خطه های جنوب غربی بشمار میرفت، از طرف مغرب با خلیج گاسکنی متشکل از اقیانوس اطلس از جانب جنوب با رشتۀ کوههای پیرنه یعنی با مرزهای اسپانیول و نیز با خطۀ به آرن، و از سوی مشرق به دو خطۀ فوا و لانکدوک، و از سمت شمال به خطۀ کویانا محدود میباشد، حدود مشرقی و شمالیش منحصر به مجرای گارونه نیست چنانکه این حدود، در جهت مشرق، و در آن طرف مجرای نامبرده و در جهت شمال در این طرف آن واقع میشد، در تقسیمات جدیده یک قسمت از ایالات پیرنه علیا، ژرسی، ولاندو، و نیز قسمتی از ایالات پیرنه سفلی، گارونه، لوت باگارونه و تارن باگارونه از اراضی این خطه متشکل شده اند، مرکزش شهر اش بود، و قوم کنونی موسوم به باسک که در سوابق ایام واسکون نامیده میشده اصلاً در اسپانیول مسکن داشتند، در اواسط قرن ششم میلادی، گتها، اینان را تحت مضیقه و فشار قرار دادند در نتیجه از سلسلۀ جبال پیرنه عبور کردند و به این جهت به کشور فرانسه ملتجی گشتند و بهمین مناسبت محل مربوط را گاسکونی و در اثر قرب مخرج گاسکونه نامیدند سپس سلاطین اتریش و بورگونی آنان را تحت تسلط خویش درآوردند، پس به دوکی آکیتانه ملحق گردید، بعدها، بشکل یک دوک مستقل درآمده تابع پادشاهی فرانسه و پس از چندی انگلستان شد و تا 453 میلادی باقی بود و در این تاریخ بطور قطع به فرانسه ملحق و با گویان واقع در شمال کشور بشکل ایالتی درآمد، مساحت سطح گاسکونه به 26520 گز مربع نزدیک است و به 13 دایره یعنی قضا یا سنجاق منقسم شده بود. دو جهت جنوبی و شرقی آن کوهستانی است دامنه ها و شعبه های جبال پیرنه را تشکیل میدهد و هر قدر به دو طرف مغرب و شمال توجه نمائیم اراضی کسب انحطاط میکنند و قسمت شمال غربیش موسوم بلاندو و عبارت از یک محل پست ریگزار میباشد که بمنزلۀ تهامۀ کشور فرانسه است، نهر گارون در حدود شرقی روان است، و میاه جاریه در قسمت شرقی خطه بنهر نامبرده وارد می گردد و با این حال رود اصلی گاسکنی نهر آدور میباشد، و آبهای قسم اعظم این قطعه را جمع می نماید، و منابع نهر لیژ هم در اندرون گاسکونیه جایگیر گشته و در سواحل آن پاره ای ازرودهای کوچک وجود دارد که آبهایشان مستقیماً وارد دریا میگردد، چه در پیرنه و چه در لاندو دریاچه های زیاد یافت میشود ولی خیلی کوچکند و فقط پنج بحیرۀ بزرگ زیر در نزدیکی ساحل دیده میشود. 1- گازو 2- بیسگاراس 3- اوریان 4- ژولیان 5- سوستون، اراضی این خطه خیلی حاصل خیز است مخصوصاً وادی آدور که از ازمنۀ قدیمه کانالها در آنجا ایجاد شده و پرمحصولترین زمین کشورمیباشد و محصولات عمده اش عبارت است از ذخایر گوناگون و علف برای تعلیف حیوانات در جبال این سرزمین درختان کاج و جنگلهای پر از درختان گوناگون دیده میشود که الوار و اخشاب زیاد برای سوخت و ساختن ادوات و آلات چوبین و لوازم کار نجاری به دست می آورند، باغهای فراوان هم دارد و مقدار کلی شراب و کونیاک تهیه می شود، حیوانات اهلیش هم خوب و زیاد است گاو و گوسفند و اسبهای مرغوب دارد اسبان خوب برای سواری و اسب دوانی پرورش میدهند، معادنش فراوان نیست، و فقط در جبال پیرنه مرمرهای نامدار، و سنگهای قشنگ و نمک بلوری و غیره یافت می شود، میاه معدنیش بحد وفور رسیده صنایع خیلی پیشرفت نکرده است، گاسکونیها مردمان ساعی و مستعد میباشند ولی اکثر آنها در وطن خود نمانده اند در پاریس و دیگر شهرهای بزرگ فرانسه، و جزایر می زیند و یا به آمریکا و سایر بلاد و ممالک بعیده مهاجرت می ورزند، وفقط معمولات مرمری شهر ’بانیره دویگورو’ خیلی مشهور است، زبان ادبی فرانسه روزبروز در بین آنها انتشار پیدا میکند، و کلیه اهالی با السنه مختلف و غلط تکلم می نمایند، گاسکونی ها مردمان فعال، جسور، خوشرو، مهمان نواز و باسماحت میباشند به کذب و نخوت هم شهرت یافته اند با سک ها که قسمی از اهالی این محل میباشند در جهت پیرنه مسکن گزیده اند و بتدریج از عده آنها کاسته میشود و اینان بقیهالسیف اقوام منقرضه ای هستند که قبل از هجرت آریائیها در قطعۀ اروپا سکونت داشتند
گاسکونی. یکی از ایالات قدیم فرانسه است که حاکم نشین آن اش بود و مدتها بوسیلۀ دوک های مستقل اداره میشد و در 1052 میلادی به دوک نشین گویّن منضم گردید انگلیسیان پس از معاهدۀ برتین یی آن را اشغال کردند. با جلوس هانری چهارم آن ایالت ضمیمۀ متصرفات سلطنتی شد. سرزمین این ایالت قدیمی شامل استانهای پیرنۀ علیا، ژر، لاند و قسمتی از پیرنۀ سفلی و گارون علیا و ل اگارن و تارن اگارن میباشد خلیج گاسکنی، گاسکونی خلیجی است در اقیانوس اطلس بین فرانسه و اسپانی
گاسکونی. یکی از ایالات قدیم فرانسه است که حاکم نشین آن اُش بود و مدتها بوسیلۀ دوک های مستقل اداره میشد و در 1052 میلادی به دوک نشین گویِّن منضم گردید انگلیسیان پس از معاهدۀ برتین یی آن را اشغال کردند. با جلوس هانری چهارم آن ایالت ضمیمۀ متصرفات سلطنتی شد. سرزمین این ایالت قدیمی شامل استانهای پیرنۀ علیا، ژر، لاند و قسمتی از پیرنۀ سفلی و گارون علیا و ل ُ اِگارن و تارن اِگارن میباشد خلیج گاسکنی، گاسکونی خلیجی است در اقیانوس اطلس بین فرانسه و اسپانی
مرحله ای است از رشد جنین که در دنبالۀ بلاستولا قرار داشته و در آن دو طبقۀ سلولی یا برگه مشخص میگردند یکی خارجی یا اکتودرم و دیگری داخلی یا آندودرم، گاسترولا بطرق مختلفی تشکیل می شود: 1 - گاسترولاسیون بواسطۀ فرورفتگی یا آمبولی، هرگاه تخم توتیای دریایی را در نظر آوریم در قطب حیوانی آن 50 سلول بیرنگ موجودند که در موقع گاسترولا محل خود را ترک گفته و پس از آنکه در بلاستوسل افتادند و تشکیل مزانشیم را دادند (که شرح آن بعداًخواهد آمد) 25 عدد آن ها اسکلت لاروی را بوجود می آورند و 25 عدد دیگر عناصر خونی را تشکیل میدهند و در همین موقع است که شکل کروی بلاستولا تغییر یافته و به هرم نامنظمی تبدیل می شود، پس از مهاجرت 50 سلول بیرنگ بلاستومرهای رنگین در حفرۀ تسهیم فرورفته و به این ترتیب بلاستولا به کیسه ای مبدل میگردد که دارای دو جداراست جدار خارجی اکتودرم را بوجود آورده و جدار داخلی آندودرم را درست میکند، سوراخی که در ابتدای فرورفتگی واقع است بلاستوپور نامیده می شود که به داخل فضایی به اسم گاستروسل یا حفرۀ آرکانتریک مربوط است و جدار گاستروسل را که فقطاز آندودرم ساخته شده است کیسۀ گوارشی اولیه یا رودۀ رویانی یا ارکانترون نامند، در نتیجه تشکیل کیسه گوارشی بلاستوسل کوچک میشود و هر قدر کیسه بزرگتر گشته از حجم بلاستوسر کاسته شده و حتی گاهی بکلی از بین میرود، 2 - گاسترولاسیون بواسطه اپی بولی موقعی که گاسترولا در مورد استروبلاستول بخواهد تشکیل شود به علت عدم حفره تسهیم فرورفتگی غیرممکن گردیده و گاسترولاسیون بوجه دیگری انجام میگیرد یعنی سلولهای کوچکی که در بالای سلول های بزرگ قرار دارند بسرعت تکثیر مییابند و برگۀ اکتودرمی را بوجود می آورند که ماکرومرهای اندودرمی را میپوشانند این نوع گاسترولاسیون را بواسطه اپوبولی گویند، ماکرومرهایی که بدون تغییر محل آندودرم را درست کرده اند ابتدا رودۀ پری بوجود می آورند که لولۀ گوارشی و بلاستوپور آن بعداً باز میشوند (مطابق شکل) مثال شکمپایان، 3 - گاسترولاسیون بواسطه دلامیناسیون در حالت بلاستولادوک تقسیم بلاستومرها بطورشعاعی قرار گرفته و به این ترتیب سطح تقسیم موازی سطح خارجی رویان میگردد پس از تقسیم بلاستومرهای ثانوی بشکل دو ورقه بر روی یکدیگر قرار میگیرند ورقۀ خارجی اکتودرم و داخلی اندودرم را درست میکند بلاستوپور بعداً باز میگردد، مثال مدوز (مطابق شکل 2)، 4 - گاسترولاسبون بواسطۀ مهاجرت: برعکس آنچه درباره گاسترولاسیون بواسطۀ دلامیناسیون گفتیم در این حالت تغییر شکل بلاستولا به گاسترولا بواسطۀ تقسیم سلول ها صورت نگرفته بلکه در نتیجۀ مهاجرت آنها انجام میگیرد یعنی بعضی از سلولهای بلاستودرم از سلول های مجاور جدا گشته و بعد از آنکه طبقۀ بلاستودرمی را ترک گفتند وارد بلاستوسل میشوند، مجموع این سلولهای مهاجر که ابتدا بطور نامنظم بوده و بعداً مرتب میشوند آندودرم رویانی را تشکیل میدهند، 5 - گاسترولاسیون بواسطۀ تکثیر در بیشتر حالات چنین بنظر میرسد که نمو رویانی بدون مرحلۀ گاسترولا خاتمه مییابد مثلاً در بعضی از بندپایان و بیشتر مهره داران به آسانی نمیتوان بوجود این دوره رویانی پی برد، امروزه دقت کامل رویان شناسان توانسته تا حدی مجهول را برطرف سازد ولی هنوز این امر بطور قطع واضح نگشته است هرگاه جریان نمو تخم حشره ای را در نظر آوریم موقعی که تسهیم خاتمه یافت بلاستودرمی که تخم را احاطه میکند دارای دو ناحیۀ مشخص است: یک ناحیه که از سلول های بلند درست شده و به اسم نوار زاینده موسوم و رویان حقیقی را بوجود می آورد (مطابق شکل 3) و دیگر سلول های پهنی که جدارهای رویان را درست میکنند، نوار زاینده در وسط دارای شیاری میگردد که بنا به عقیدۀ بعضی از دانشمندان بلاستودرمی را نمایش میدهد که در جهت طول کشیده شده است، پس از آن سلول های ته شیار تکثیر یافته و قسمتی از آن آندودرم رویان میگردد و در این موقع است که مرحلۀ گاسترولاتشکیل میگردد، نظیر تغییراتی که در تخم حشرات ذکر شد و در مورد تخم مهره داران نیز ملاحظه میشود، (جانورشناسی عمومی فاطمی چ دانشگاه ج 1 از ص 153 تا 156)
مرحله ای است از رشد جنین که در دنبالۀ بلاستولا قرار داشته و در آن دو طبقۀ سلولی یا برگه مشخص میگردند یکی خارجی یا اکتودرم و دیگری داخلی یا آندودرم، گاسترولا بطرق مختلفی تشکیل می شود: 1 - گاسترولاسیون بواسطۀ فرورفتگی یا آمبولی، هرگاه تخم توتیای دریایی را در نظر آوریم در قطب حیوانی آن 50 سلول بیرنگ موجودند که در موقع گاسترولا محل خود را ترک گفته و پس از آنکه در بلاستوسل افتادند و تشکیل مزانشیم را دادند (که شرح آن بعداًخواهد آمد) 25 عدد آن ها اسکلت لاروی را بوجود می آورند و 25 عدد دیگر عناصر خونی را تشکیل میدهند و در همین موقع است که شکل کروی بلاستولا تغییر یافته و به هرم نامنظمی تبدیل می شود، پس از مهاجرت 50 سلول بیرنگ بلاستومرهای رنگین در حفرۀ تسهیم فرورفته و به این ترتیب بلاستولا به کیسه ای مبدل میگردد که دارای دو جداراست جدار خارجی اکتودرم را بوجود آورده و جدار داخلی آندودرم را درست میکند، سوراخی که در ابتدای فرورفتگی واقع است بلاستوپور نامیده می شود که به داخل فضایی به اسم گاستروسل یا حفرۀ آرکانتریک مربوط است و جدار گاستروسل را که فقطاز آندودرم ساخته شده است کیسۀ گوارشی اولیه یا رودۀ رویانی یا ارکانترون نامند، در نتیجه تشکیل کیسه گوارشی بلاستوسل کوچک میشود و هر قدر کیسه بزرگتر گشته از حجم بلاستوسر کاسته شده و حتی گاهی بکلی از بین میرود، 2 - گاسترولاسیون بواسطه اپی بولی موقعی که گاسترولا در مورد استروبلاستول بخواهد تشکیل شود به علت عدم حفره تسهیم فرورفتگی غیرممکن گردیده و گاسترولاسیون بوجه دیگری انجام میگیرد یعنی سلولهای کوچکی که در بالای سلول های بزرگ قرار دارند بسرعت تکثیر مییابند و برگۀ اکتودرمی را بوجود می آورند که ماکرومرهای اندودرمی را میپوشانند این نوع گاسترولاسیون را بواسطه اپوبولی گویند، ماکرومرهایی که بدون تغییر محل آندودرم را درست کرده اند ابتدا رودۀ پری بوجود می آورند که لولۀ گوارشی و بلاستوپور آن بعداً باز میشوند (مطابق شکل) مثال شکمپایان، 3 - گاسترولاسیون بواسطه دلامیناسیون در حالت بلاستولادوک تقسیم بلاستومرها بطورشعاعی قرار گرفته و به این ترتیب سطح تقسیم موازی سطح خارجی رویان میگردد پس از تقسیم بلاستومرهای ثانوی بشکل دو ورقه بر روی یکدیگر قرار میگیرند ورقۀ خارجی اکتودرم و داخلی اندودرم را درست میکند بلاستوپور بعداً باز میگردد، مثال مدوز (مطابق شکل 2)، 4 - گاسترولاسبون بواسطۀ مهاجرت: برعکس آنچه درباره گاسترولاسیون بواسطۀ دلامیناسیون گفتیم در این حالت تغییر شکل بلاستولا به گاسترولا بواسطۀ تقسیم سلول ها صورت نگرفته بلکه در نتیجۀ مهاجرت آنها انجام میگیرد یعنی بعضی از سلولهای بلاستودرم از سلول های مجاور جدا گشته و بعد از آنکه طبقۀ بلاستودرمی را ترک گفتند وارد بلاستوسل میشوند، مجموع این سلولهای مهاجر که ابتدا بطور نامنظم بوده و بعداً مرتب میشوند آندودرم رویانی را تشکیل میدهند، 5 - گاسترولاسیون بواسطۀ تکثیر در بیشتر حالات چنین بنظر میرسد که نمو رویانی بدون مرحلۀ گاسترولا خاتمه مییابد مثلاً در بعضی از بندپایان و بیشتر مهره داران به آسانی نمیتوان بوجود این دوره رویانی پی برد، امروزه دقت کامل رویان شناسان توانسته تا حدی مجهول را برطرف سازد ولی هنوز این امر بطور قطع واضح نگشته است هرگاه جریان نمو تخم حشره ای را در نظر آوریم موقعی که تسهیم خاتمه یافت بلاستودرمی که تخم را احاطه میکند دارای دو ناحیۀ مشخص است: یک ناحیه که از سلول های بلند درست شده و به اسم نوار زاینده موسوم و رویان حقیقی را بوجود می آورد (مطابق شکل 3) و دیگر سلول های پهنی که جدارهای رویان را درست میکنند، نوار زاینده در وسط دارای شیاری میگردد که بنا به عقیدۀ بعضی از دانشمندان بلاستودرمی را نمایش میدهد که در جهت طول کشیده شده است، پس از آن سلول های ته شیار تکثیر یافته و قسمتی از آن آندودرم رویان میگردد و در این موقع است که مرحلۀ گاسترولاتشکیل میگردد، نظیر تغییراتی که در تخم حشرات ذکر شد و در مورد تخم مهره داران نیز ملاحظه میشود، (جانورشناسی عمومی فاطمی چ دانشگاه ج 1 از ص 153 تا 156)
مسر، شخصیتی که رابله در کتاب معروف خود ’پانتاگروئل’ ابداع کرده است. گاستر کلمه ای است یونانی و بمعنی شکم و معده میباشد. لافونتن نیز در یکی از قصه های خود که بنام ’اعضا و معده’ میباشد، ’مسر گاستر’ را بکار برده است
مِسْر، شخصیتی که رابله در کتاب معروف خود ’پانتاگروئل’ ابداع کرده است. گاستر کلمه ای است یونانی و بمعنی شکم و معده میباشد. لافونتن نیز در یکی از قصه های خود که بنام ’اعضا و معده’ میباشد، ’مسر گاستر’ را بکار برده است
نام خلیجی است که در نوک شبه جزیره گاسپزیه واقع در امریکای شمالی دیده می شود و عمق بسیار دارد نام دماغه ای است در مدخل خلیج گاسپه، واقع در شبه جزیره گاسپزیه به کائن در آمریکا
نام خلیجی است که در نوک شبه جزیره گاسپزیه واقع در امریکای شمالی دیده می شود و عمق بسیار دارد نام دماغه ای است در مدخل خلیج گاسپه، واقع در شبه جزیره گاسپزیه به کائن در آمریکا
ژان د، مارشال فرانسه متولد در پو در سال 1609 و متوفی در آراس بسال 1647 میلادی وی با جمعی از داوطلبان فرانسوی به خدمت (گوستاو آدلف) پادشاه سوئددرآمد، در لیپزیک و نورمبرگ رشادتها بخرج داد بعد به فرانسه برگشت و با درجۀ سرهنگی به خدمت مشغول گردید و در سال 1638 میلادی به درجۀ مارشالی ارتقاء یافت، در نتیجۀ جراحاتی که در ’لان’ به او رسید فوت کرد
ژان دُ، مارشال فرانسه متولد در پو در سال 1609 و متوفی در آراس بسال 1647 میلادی وی با جمعی از داوطلبان فرانسوی به خدمت (گوستاو آدلف) پادشاه سوئددرآمد، در لیپزیک و نورمبرگ رشادتها بخرج داد بعد به فرانسه برگشت و با درجۀ سرهنگی به خدمت مشغول گردید و در سال 1638 میلادی به درجۀ مارشالی ارتقاء یافت، در نتیجۀ جراحاتی که در ’لان’ به او رسید فوت کرد
فرانسوی ک دو برگه یکی از چهره های زه فرایند گوالش مرحله ای از نمو جنین که در دنباله مرحله بلاستولا قرار دارد. در این مرحله دو طبقه سلول مشخص میشود: یکی طبقه خارجی بنام اکتودرم و دیگر طبقه داخلب نام آندودرم
فرانسوی ک دو برگه یکی از چهره های زه فرایند گوالش مرحله ای از نمو جنین که در دنباله مرحله بلاستولا قرار دارد. در این مرحله دو طبقه سلول مشخص میشود: یکی طبقه خارجی بنام اکتودرم و دیگر طبقه داخلب نام آندودرم
نمو و تکامل تخم تا مرحله جنین دو برگه یی بعبارت دیگر رسیدن جنین است بمرحله گاسترولا توضیح بسیاری از جانورانی که در مرحله پست تکاملی قرار دارند در نمو جنینی فقط تا مرحله گاسترولا میرسند و دارای ساختمان بدنی بسیار ساده ای هستند مانند کیسه تنان که بدنشان فقط از دو طبقه سلولها اکتودرمی و آندودرمی ساخته شده است و در سلسله طبقه بندی جانوران پر سلولی در اولین شاخه یعنی پست ترین درجه تکاملی قرار میگیرند. نمونه ای از جانوران شاخه کیسه تنان ئیدروچتر دریا یی میباشد
نمو و تکامل تخم تا مرحله جنین دو برگه یی بعبارت دیگر رسیدن جنین است بمرحله گاسترولا توضیح بسیاری از جانورانی که در مرحله پست تکاملی قرار دارند در نمو جنینی فقط تا مرحله گاسترولا میرسند و دارای ساختمان بدنی بسیار ساده ای هستند مانند کیسه تنان که بدنشان فقط از دو طبقه سلولها اکتودرمی و آندودرمی ساخته شده است و در سلسله طبقه بندی جانوران پر سلولی در اولین شاخه یعنی پست ترین درجه تکاملی قرار میگیرند. نمونه ای از جانوران شاخه کیسه تنان ئیدروچتر دریا یی میباشد
جعبه ای کم عمق و خانه خانه (معمولا دارای 114 خانه) که حروف سربی را در خانه های آن جای دهند و حروفچین برای تنظیم کلمات حرفها را از آنها بیرون میاورد و پهلوی هم می چیند محفظه سربی در چاپخانه ها
جعبه ای کم عمق و خانه خانه (معمولا دارای 114 خانه) که حروف سربی را در خانه های آن جای دهند و حروفچین برای تنظیم کلمات حرفها را از آنها بیرون میاورد و پهلوی هم می چیند محفظه سربی در چاپخانه ها
مرحله ای از نمو جنین که در دنباله مرحله بلاستولا قرار دارد. در این مرحله دو طبقه سلول مشخص می شود، یکی طبقه خارجی به نام اکتودرم و دیگر طبقه داخلی به نام آندودرم
مرحله ای از نمو جنین که در دنباله مرحله بلاستولا قرار دارد. در این مرحله دو طبقه سلول مشخص می شود، یکی طبقه خارجی به نام اکتودرم و دیگر طبقه داخلی به نام آندودرم