دهی است از دهستان درزآب بخش حومه شهرستان مشهد، در 80 هزارگزی شمال باختری مشهد، واقع در 9 هزارگزی باختر راه مشهد به باشتین، دره، سردسیر، دارای 358 تن سکنه، زبان آنها کردی، آب آن از رودخانه، محصول آنجا غلات، عدس، شغل اهالی زراعت، مالداری، راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
در پهلوی صورت اصلی گاه و آن بمعنی سریر است و گویا مملکت سریر را نیز گاس میخوانده اندو به عربی السریر ترجمه کرده اند، سین بدل ’ه’ آمده است، آماس، آماه، خروس، خروه، ماس، ماه: از حد هند تا بحد چین و ترک از حد زنگ تا بحد روم و گاس، محمد بن وصیف سجزی، همان لغت پهلوی ’گاه’ است که به سین ختم میشده بمعنی تخت و سریر و مراد ’مملکت السریر’ است که دولتی مستقل بود و در قفقاز شمالی و مقابلۀ آن با زنگ و مترادف بودن با روم مناسب است، (حاشیۀ تاریخ سیستان چ بهار ص 286)، در پارسی باستان گاثو بمعنی جا و مکان و تخت آمده، در اوستاگاتو بمعنی جا و تخت، در پهلوی گاس در هندی باستان گاتو آمده است، (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین، ذیل ’گاه’)