- گازرگری
- شغل گازری داشتن رخت شویی: وی (مقنع)، . . در اول گازر گری کردی
معنی گازرگری - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تجدید نظر، مرور
نقاشی
گازری کردن، شغل و عمل گازر
رخت شوی خانه، گازرخانه، گازرستان
شغل و عمل گزارشگر، تهیۀ گزارش، شرح و بیان، تفسیر، برای مثال گزارندۀ داستان دری / چنین داد نظم گزارشگری (نظامی۵ - ۸۰۵)
جامۀ شسته و پاک شده، ویژگی جامه ای که گازر آن را شسته باشد
رختشویخانه
شغل و عمل گازر رخت شویی: گازر کاری صفت آب شد رنگرزی پیشه مهتاب شد، (نظامی)
بیان اظهار، شرح تفسیر: گزارنده داستان دری چنین داد نظم گزارشگری. (نظامی)، طرح (نقاشی)
رخت شوی خانه
شغل و عمل بازیگر
Retrospective
ретроспективный
rückblickend
ретроспективний
retrospektywny
retrospectivo
retrospettivo
retrospectivo
rétrospectif
retrospectief
ย้อนกลับ
retrospektif
نظريٌّ
अतीत-दृष्टि
רטרוספקטיבי
retrospektif
ya nyuma
অতীতবোধক
ماضی سے متعلق