جدول جو
جدول جو

معنی گازرگری - جستجوی لغت در جدول جو

گازرگری
شغل گازری داشتن رخت شویی: وی (مقنع)، . . در اول گازر گری کردی
تصویری از گازرگری
تصویر گازرگری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بازنگری
تصویر بازنگری
تجدید نظر، مرور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نگارگری
تصویر نگارگری
نقاشی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گازرکاری
تصویر گازرکاری
گازری کردن، شغل و عمل گازر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گازرگاه
تصویر گازرگاه
رخت شوی خانه، گازرخانه، گازرستان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گزارشگری
تصویر گزارشگری
شغل و عمل گزارشگر، تهیۀ گزارش، شرح و بیان، تفسیر، برای مثال گزارندۀ داستان دری / چنین داد نظم گزارشگری (نظامی۵ - ۸۰۵)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گازرشوی
تصویر گازرشوی
جامۀ شسته و پاک شده، ویژگی جامه ای که گازر آن را شسته باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گازرگاه
تصویر گازرگاه
رختشویخانه
فرهنگ لغت هوشیار
شغل و عمل گازر رخت شویی: گازر کاری صفت آب شد رنگرزی پیشه مهتاب شد، (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
بیان اظهار، شرح تفسیر: گزارنده داستان دری چنین داد نظم گزارشگری. (نظامی)، طرح (نقاشی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازنگری
تصویر بازنگری
((نِ گَ))
تجدید نظر، بازبینی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گازرگاه
تصویر گازرگاه
رخت شوی خانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بازیگری
تصویر بازیگری
شغل و عمل بازیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازنگری
تصویر بازنگری
Retrospective
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ретроспективный
دیکشنری فارسی به روسی
ретроспективний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ย้อนกลับ
دیکشنری فارسی به تایلندی
अतीत-दृष्टि
دیکشنری فارسی به هندی
רטרוספקטיבי
دیکشنری فارسی به عبری
অতীতবোধক
دیکشنری فارسی به بنگالی
ماضی سے متعلق
دیکشنری فارسی به اردو