- گازرکاری
- گازری کردن، شغل و عمل گازر
معنی گازرکاری - جستجوی لغت در جدول جو
- گازرکاری
- شغل و عمل گازر رخت شویی: گازر کاری صفت آب شد رنگرزی پیشه مهتاب شد، (نظامی)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عمل و حالت سازشکار اهل سازش بودن
افراط، مبالغه، اسراف
افراط، مبالغه
همسازی هماهنگی
مانند گازر، همچون گازر
مانند گازر همچون رخت شوی، (کشتی) داویست در کشتی و آن چنانست که دست حریف را کشیده سینه و بازوی او را بر پشت خود آورند و خود را خم ساخته تکاتن دهند بنحوی که حریف از بالای پشتش از صدمه تکان از جادر آید و روبروی او بر زمین افتد گازری (بمناسبت زدن گازران جامه ها را برسنگ) گاو زوری: دست شوید ز حیات آنکه نگاهت یکبار بر سر سنگ محبت زندش گازروار. (گل کشتی)
شغل گازری داشتن رخت شویی: وی (مقنع)، . . در اول گازر گری کردی