جدول جو
جدول جو

معنی گارسن - جستجوی لغت در جدول جو

گارسن
پیشخدمت رستوران، هتل یا مهمان خانه
تصویری از گارسن
تصویر گارسن
فرهنگ فارسی عمید
گارسن
پیش خدمت مهمانخانه
تصویری از گارسن
تصویر گارسن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آلتی موسیقی پرده دار شبیه جعبه که بهنگام نواختن آنرا در دست گیرند و پرده های آنرا با انگشت فشار دهند قارمن قارمان
فرهنگ لغت هوشیار
بر گرفته از روسی} کاسا {بر گرفته از} کیس {انگلیسی وانخان جعبه ای کم عمق و خانه خانه (معمولا دارای 114 خانه) که حروف سربی را در خانه های آن جای دهند و حروفچین برای تنظیم کلمات حرفها را از آنها بیرون میاورد و پهلوی هم می چیند محفظه سربی در چاپخانه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گارسون
تصویر گارسون
پیشخدمت کافه رستوران و مهمانخانه
فرهنگ لغت هوشیار
((س))
جعبه ای خانه خانه که حروف چاپ دستی را برای حروف چینی در آن قرار می دهند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گارسون
تصویر گارسون
((سُ))
گارسن، پیشخدمت در رستوران ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گارسک
تصویر گارسک
((سَ))
دانه های ریز و سفت که در برنج و گندم می روید
فرهنگ فارسی معین
جعبه ای دارای خانه های متعدد که در چاپخانه حروف سربی را در آن می ریزند، کاس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارسن
تصویر ارسن
شیر شیردرنده اسد، مرد شجاع دلیر، نامی از نامهای خاص ترکی است
فرهنگ لغت هوشیار
گاره پسوند یست که بجای کار در بعض کلمات آید و صفت فاعلی سازد: ستمگاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گارس
تصویر گارس
پارچه ایست لطیف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آلا گارسن
تصویر آلا گارسن
فرانسوی پسرانه اصلاح موی سر زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آلاگارسن
تصویر آلاگارسن
پسرانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آلاگارسن
تصویر آلاگارسن
اصلاح و آرایش موی سر زن مانند موی مردان
فرهنگ فارسی عمید