جدول جو
جدول جو

معنی گئوبروو - جستجوی لغت در جدول جو

گئوبروو(گَ وَ)
سردار کوروش (گبریاس یونانی ها) که در جنگ ایران و بابل به محل های جنوبی حمله برده بنویند را که با لشکر خود در سیپ پار بود، از آنجا براند و بی مانع وارد بابل شد و پس از آن سپاهیان ایرانی وارد شهر شدند و پادشاه بابل تسلیم گردید. (ایران باستان ج 1 ص 384). رجوع به گبریاس شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تِ ءُ رُمْ)
تئوبروما. در کتب علمی مستعمل است. نوعی گیاه از خانوادۀ ’مالواسه’ مخصوص نواحی گرم که از بسیاری از اقسام آن کاکائو گیرند. گل گلاب در گیاه شناسی ذیل کلمه ’تئوبروما-کاکائو’ آرد: دارای میوه هائی بطول 10-20 سانتیمتر با دانه های بسیار است که برای تهیۀ شکلاد بکار میرود و دارای مادۀ غذایی ازتی بسیار (20%) و مازو و نشاسته (10%) و قند و مواد چربی (52%) است. مهمترین مواد ازتی آن کافئین و ’تئوبرومین’ (2%) است که برای تحریک دستگاه عصبی بکار میرود. در نقاط گرم و مرطوب میروید. (از گیاه شناسی گل گلاب ص 203). رجوع به ’تئوبرومین’ و کاکائو شود
لغت نامه دهخدا
(گَ / گُو بُ)
گاوریش. احمق. (یادداشت مؤلف) :
بکوفتم دری از خام قلتبانی باز
به گوبروتی باز ایدر آمدم از در.
مسعودسعد
لغت نامه دهخدا
تصویری از گوبروت
تصویر گوبروت
احمق گاوریش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوبروت
تصویر گوبروت
((بُ))
احمق، گاوریش
فرهنگ فارسی معین