مولانا شمس الدین محمد بن احمد الحکیم، عالم و عارف و صوفی بود و در علوم و فروع اصول ممارست داشت و در معقول و منقول تألیفاتی دارد، قطب الدین محمود بن مسعود بن مصلح شیرازی از شاگردان وی بود، او راست: کتاب الهادی فی النحو، وی را قصایدی نیز هست که دلیل به کثرت فضل و علو همت و وفور علم و حکمت اوست، (از شدالازار چ قزوینی ص 110 و 111)، و رجوع به همین مأخذ ص 110 و 111 و 492 و 498 شود
مولانا شمس الدین محمد بن احمد الحکیم، عالم و عارف و صوفی بود و در علوم و فروع اصول ممارست داشت و در معقول و منقول تألیفاتی دارد، قطب الدین محمود بن مسعود بن مصلح شیرازی از شاگردان وی بود، او راست: کتاب الهادی فی النحو، وی را قصایدی نیز هست که دلیل به کثرت فضل و علو همت و وفور علم و حکمت اوست، (از شدالازار چ قزوینی ص 110 و 111)، و رجوع به همین مأخذ ص 110 و 111 و 492 و 498 شود
سبقت، تقدم، پیش افتادن، پیش بودن پیشی جستن: تلاش کردن برای پیش افتادن پیشی دادن: حق تقدم دادن، فرصت دادن به کسی برای پیش رفتن و جلو افتادن پیشی کردن: پیش افتادن، جلو افتادن، پیشی گرفتن پیشی جستن: پیش افتادن، جلو افتادن، پیشی گرفتن پیشی گرفتن: پیش افتادن، جلو افتادن
سبقت، تقدم، پیش افتادن، پیش بودن پیشی جستن: تلاش کردن برای پیش افتادن پیشی دادن: حق تقدم دادن، فرصت دادن به کسی برای پیش رفتن و جلو افتادن پیشی کردن: پیش افتادن، جلو افتادن، پیشی گرفتن پیشی جستن: پیش افتادن، جلو افتادن، پیشی گرفتن پیشی گرفتن: پیش افتادن، جلو افتادن
تهیه شده در کاشان، مربوط به کاشان، از مردم کاشان ویژگی هر نوع ظرف پخته شده و لعاب دار، آجر یا خشت لعاب دار و پخته شده کنایه از پلاک، شماره کاشی معرق: نوعی کاشی که از تکه های ریز ریز به اشکال گوناگون و نقش های مختلف می سازند و در کنار هم قرار می دهند، کاشی موزاییک
تهیه شده در کاشان، مربوط به کاشان، از مردم کاشان ویژگی هر نوع ظرف پخته شده و لعاب دار، آجر یا خشت لعاب دار و پخته شده کنایه از پلاک، شماره کاشی معرق: نوعی کاشی که از تکه های ریز ریز به اشکال گوناگون و نقش های مختلف می سازند و در کنار هم قرار می دهند، کاشی موزاییک
ترکی مغولی آزوغه توشه علوفه و آزوقه و سیورسات: سلطان ارز روم قضای حقی را که او وقت محاصره اخلاط بمدد علوفه و کوشی نشانده بانواع مبرات و کرامات مخصوص شد
ترکی مغولی آزوغه توشه علوفه و آزوقه و سیورسات: سلطان ارز روم قضای حقی را که او وقت محاصره اخلاط بمدد علوفه و کوشی نشانده بانواع مبرات و کرامات مخصوص شد
منسوب به میش، سبز روشن ماشی روشن برنگی بین زاغ و قهوه یی. یاچشم میشی. چشمی که برنگ چشم میش باشد سبز: (با چشمهایی نیشی رک زده و حالت سختی که داشت گردن خود را بانصف تنه اش بدشواری بر میگردانید)
منسوب به میش، سبز روشن ماشی روشن برنگی بین زاغ و قهوه یی. یاچشم میشی. چشمی که برنگ چشم میش باشد سبز: (با چشمهایی نیشی رک زده و حالت سختی که داشت گردن خود را بانصف تنه اش بدشواری بر میگردانید)
درختچه ای بالارونده از تیره ای نزدیک به تیره گل سرخیان با گل هایی نرم و شش گلبرگ و میوه ای تخم مرغی شکل که پوست آن نازک، کرکدار و قهوه ای رنگ است. میوه آن سرشار از ویتامین C می باشد
درختچه ای بالارونده از تیره ای نزدیک به تیره گل سرخیان با گل هایی نرم و شش گلبرگ و میوه ای تخم مرغی شکل که پوست آن نازک، کرکدار و قهوه ای رنگ است. میوه آن سرشار از ویتامین C می باشد