جدول جو
جدول جو

معنی کوکنار - جستجوی لغت در جدول جو

کوکنار
خشخاش، غلاف و غوزۀ خشخاش
تصویری از کوکنار
تصویر کوکنار
فرهنگ فارسی عمید
کوکنار
خشخاش
تصویری از کوکنار
تصویر کوکنار
فرهنگ لغت هوشیار
کوکنار
((کُ))
غوزه خشخاش که از آن تریاک گیرند
تصویری از کوکنار
تصویر کوکنار
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از درکنار
تصویر درکنار
ضمن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کوهیار
تصویر کوهیار
(پسرانه)
کوه نشین، نام برادر مازیار فرمانروای طبرستان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کوهسار
تصویر کوهسار
(پسرانه)
جایی که دارای کوههای متعدد است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کولیار
تصویر کولیار
(پسرانه)
نام روستایی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کوشیار
تصویر کوشیار
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری ایرانی در سپاه کیخسرو پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کوچیار
تصویر کوچیار
(دخترانه)
یارکوتاه قد (نگارش کردی: کیار)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سوکوار
تصویر سوکوار
مصیبت زده ماتم دار، اندوهگین غمگین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کورمار
تصویر کورمار
نوعی مار بی زهر که حشرات را می خورد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نکوکار
تصویر نکوکار
نیکوکار، شخص درستکار و خوش رفتار و بخشنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کوهسار
تصویر کوهسار
کوهستان، جایی که در آن کوه بسیار باشد، کوهسار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلکتار
تصویر کلکتار
فرانسوی اخرای ساخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کشکدار
تصویر کشکدار
نگهبان مراقب پاسدار: (شاهزاده از آن غافل افتاد که در آن شب اضداد او کشیکچی اند و محتمل است که دروب دولتخانه مسدود ساخته)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوکلان
تصویر کوکلان
سرو کوهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوهسار
تصویر کوهسار
کهستان، کوهساره، کوهستان، ناحیه کوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نکوکار
تصویر نکوکار
محسن، خیر، کسی که خیر و نیکی بمردم رساند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوهسار
تصویر کوهسار
((هْ))
کوهپایه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کوکنار خانه
تصویر کوکنار خانه
محلی که در آن کوکنار (پوست خشخاش) دم کرده می نوشیدند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوکار
تصویر نوکار
اکسترن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روکار
تصویر روکار
روی بنا نمای عمارت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روکار
تصویر روکار
روی بنا، نمای ساختمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کوتار
تصویر کوتار
کوچۀ تنگ و سرپوشیده، ساباط، دالان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اوکار
تصویر اوکار
وکرها، آشیانۀ پرنده ها، جمع واژۀ وکر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نوکار
تصویر نوکار
کسی که تازه به کاری یا فراگرفتن هنری شروع کرده، تازه کار، کم تجربه
نوکر، خدمتکار مرد، مستخدم، چاکر
سپاهی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شوکار
تصویر شوکار
کسی که در شب گردش می کند، شبگرد، عسس، میر شب
دزدی که در شب دزدی می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کومار
تصویر کومار
سیاکوتی، درختچه ای از تیرۀ گل سرخیان با شاخه های انبوه و خاردار و برگ های سبز تیره که گل های آن در طب به عنوان مقوی قلب و ضد تشنج به صورت دم کرده یا پودر به کار می رود، بلک، سرخ ولیک، قره گیله، ولک، کورچ، کویچ، مارخ، ولیک، سیاه الله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کتکار
تصویر کتکار
بخار، درودگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوکنک
تصویر کوکنک
جغد
فرهنگ لغت هوشیار
ماده ای سمی دارای ترکیب شیمیایی درهم و متفاوت که بومیان آمریکای جنوبی آنرا برای زهر آلود ساختن نوک نیزه صید حیوانات بکار میبرند. این ماده از گیاهان مختلف خصوصا گونه های مختلف جوالقی و گیاهان تیره کبابه و تیره عشقه ها و غیره استخراج میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوکار
تصویر نوکار
تازه کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وکنات
تصویر وکنات
جمع وکنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوکار
تصویر اوکار
جمع وکر، لانه ها، آشیانه ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روکار
تصویر روکار
نما، نمای ساختمان
فرهنگ فارسی معین