جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با کولیار

کولیار

کولیار
دهی از دهستان مشکین باختری که در بخش مرکزی شهرستان خیاو واقع است و 264 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

کوشیار

کوشیار
از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری ایرانی در سپاه کیخسرو پادشاه کیانی
کوشیار
فرهنگ نامهای ایرانی

کالیار

کالیار
نعلین و پاپوش، تف و آبدهن، مازو، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

کوشیار

کوشیار
بر وزن هوشیار نام حکیمی بوده است از گیلان و بعضی گویند نام حکیمی بوده است از فارس و شیخ ابوعلی سینا شاگردی او کرده است و با کاف فارسی هم آمده است، (برهان) (آنندراج)، اصح گوشیار است، (حاشیۀ برهان چ معین) : در حقایق آن علم و دقایق آن فن درجۀ کمال داشت، در حل مشکلات مجسطی بوریحان به تفهیم او محتاج بودی و بومعشر به اعشار فضل او نرسیدی، و فاخر به شاگردی او مفاخر شدی، کوشش کوشیار از مرتبه او متقاصر آمدی ... (مرزبان نامه)،
برکوشیار آمد از راه دور
سری پرارادت دلی پرغرور،
سعدی (بوستان)،
رجوع به گوشیار در همین لغت نامه و تعلیقات چهارمقاله چ معین ص 261 و 271 شود
لغت نامه دهخدا

کولبار

کولبار
کولباره، کوله بار، کوله باره، رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا

کوهیار

کوهیار
قوهیار، قریه ای است به طبرستان، (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، از قرای طبرستان است، (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا