- کوپال
- گرز، از آلات جنگ که در قدیم به کار می رفته و از چوب و آهن ساخته می شده و سر آن بیضی شکل یا گلوله مانند بوده و آن را بر سر دشمن می زدند، گرزه، دبوس، لخت، چماق، سرپاش، سرکوبه، عمود، مقمعه،
برای مثال نمایم به گیتی یکی دستبرد / که گردد ز کوپال من کوه خرد ، کنایه از گردن ستبر و بر و بازوی قوی(نظامی۵ - ۹۲۳)
معنی کوپال - جستجوی لغت در جدول جو
- کوپال
- گرز آهنین عمود: وز و باد بر سام نیرم درود خداوند شمشیر و کوپال و خود
- کوپال
- عمود، گرز آهنین
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
لاتینی خور چشم
ریزه های مس و آهن تفته که بر اثر کوبیدن و چکش زدن ریزد سوتش
کوپال، گرز، از آلات جنگ که در قدیم به کار می رفته و از چوب و آهن ساخته می شده و سر آن بیضی شکل یا گلوله مانند بوده و آن را بر سر دشمن می زدند، گرزه، دبوس، لخت، چماق، سرپاش، سرکوبه، عمود، مقمعه، گردن ستبر و بر و بازوی قوی
مغولی کتل بنگرید به کتل اسب سواری
خندق، گودال
ریزه هایی از مس و آهن تفته که بر اثر کوبیدن و چکش زدن بریزد، توبال
اسب سواری
گله گاو و گوسفند. کوپاره هم گفته شده
توبال، ریزه هایی که از مس یا آهن تفته هنگام کوبیدن و چکش زدن آن می ریزد، براده
کوپال، برای مثال به پای آورد زخم گوپال من / نراند کسی نیزه بر یال من (فردوسی - ۲/۱۳۵)
فرانسوی جفت شکوفه و بهار درخت، اقحوان اکحوان: الاقحوان کوبل
کنایه از نشان دادن زور بازو، قدرت نمایی کردن، برای مثال عجب یال و کوپال برمی کشی / غباری به گردون چه سرمی کشی (نورالدین ظهوری - لغتنامه - یال)
کنایه از هیکل و اندام قوی، برز و بالا