جدول جو
جدول جو

معنی کولیار - جستجوی لغت در جدول جو

کولیار(پسرانه)
نام روستایی
تصویری از کولیار
تصویر کولیار
فرهنگ نامهای ایرانی
کولیار
دهی از دهستان مشکین باختری که در بخش مرکزی شهرستان خیاو واقع است و 264 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خوبیار
تصویر خوبیار
(دخترانه)
یارخوب
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هوریار
تصویر هوریار
(پسرانه)
یار و دوست خورشید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کامیار
تصویر کامیار
(پسرانه)
کامیاب
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نوشیار
تصویر نوشیار
(پسرانه)
یار شیرین چون عسل، یار بی مرگ، نام پسرعموی گرشاسپ در گرشاسپ نامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از روجیار
تصویر روجیار
(پسرانه)
روژیار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از روژیار
تصویر روژیار
(دخترانه)
آفتاب، خورشید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پوریار
تصویر پوریار
(پسرانه)
مرکب از پور (پسر) + یار (یاور، دوست)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هوشیار
تصویر هوشیار
(پسرانه)
با هوش، آگاه، عاقل، خردمند، بیدار (نگارش کردی: هشیار)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کوهیار
تصویر کوهیار
(پسرانه)
کوه نشین، نام برادر مازیار فرمانروای طبرستان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کوچیار
تصویر کوچیار
(دخترانه)
یارکوتاه قد (نگارش کردی: کیار)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کوشیار
تصویر کوشیار
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری ایرانی در سپاه کیخسرو پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بولوار
تصویر بولوار
خیابانی عریض با درخت کاری و گل در وسط آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کولار
تصویر کولار
کوله خس، گیاهی چندساله با برگ های بیضی نوک تیز و گل های کوچک سبز رنگ که ساقۀ زیرزمینی و ریشۀ آن مصرف دارویی دارد، جز، جیز، چوشت، کول، کول کیش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هوشیار
تصویر هوشیار
باهوش، هوشمند، زرنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کالیبر
تصویر کالیبر
قطر داخلی لولۀ اسلحه
فرهنگ فارسی عمید
نعلین و پاپوش، تف و آبدهن، مازو، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
بر وزن هوشیار نام حکیمی بوده است از گیلان و بعضی گویند نام حکیمی بوده است از فارس و شیخ ابوعلی سینا شاگردی او کرده است و با کاف فارسی هم آمده است، (برهان) (آنندراج)، اصح گوشیار است، (حاشیۀ برهان چ معین) : در حقایق آن علم و دقایق آن فن درجۀ کمال داشت، در حل مشکلات مجسطی بوریحان به تفهیم او محتاج بودی و بومعشر به اعشار فضل او نرسیدی، و فاخر به شاگردی او مفاخر شدی، کوشش کوشیار از مرتبه او متقاصر آمدی ... (مرزبان نامه)،
برکوشیار آمد از راه دور
سری پرارادت دلی پرغرور،
سعدی (بوستان)،
رجوع به گوشیار در همین لغت نامه و تعلیقات چهارمقاله چ معین ص 261 و 271 شود
لغت نامه دهخدا
کولباره، کوله بار، کوله باره، رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
قوهیار، قریه ای است به طبرستان، (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، از قرای طبرستان است، (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کالیجار
تصویر کالیجار
کار زار جنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کامیار
تصویر کامیار
بهره مند، کامیاب، آنکه بارزوی خود رسید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کالزار
تصویر کالزار
کار زار حرب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غولدار
تصویر غولدار
دارای غول: راه غول دار بادیه غول دار، جهان مادی دنیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طولیاب
تصویر طولیاب
بالستیاب (بالست ارتفاع) ارتفاع یاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کالیبر
تصویر کالیبر
اندازه، قالب
فرهنگ لغت هوشیار
لاتینی گندم پا از گیاهان گیاهی از تیره گندمیان که جزو گیاهان علفی پایا میباشد. گلهایش منفرد و بشکل خوشه در انتهای ساقه قرار دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پولدار
تصویر پولدار
غنی، ثروتمند
فرهنگ لغت هوشیار
نخستین ها، بن ها نمودها، جمع اولیه: نخستینهااولها، تصورات و تصدیقات بدیهی و قضایای ضروری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اولیتر
تصویر اولیتر
اصول انسانیت، مکتب انسان گرائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دولتیار
تصویر دولتیار
نیک بخت
فرهنگ لغت هوشیار
میدان و خیابانی که باغچه ها و چمن ها و درختان بسیار دارد و محل گردش عموم است، بلوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاریار
تصویر کاریار
معاون
فرهنگ واژه فارسی سره
کوله بار
فرهنگ گویش مازندرانی