جدول جو
جدول جو

معنی کودرست - جستجوی لغت در جدول جو

کودرست
گیاهانی که بر روی کود می رویند، فومیکول
تصویری از کودرست
تصویر کودرست
فرهنگ فارسی عمید
کودرست
(پُ دَ / دِ)
کودرسته. گیاهی که بر روی کود می روید. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
کودرست
گیاهی که بر روی کود میروید
تصویری از کودرست
تصویر کودرست
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

قطعات سربی به اندازه های مختلف که در چاپخانه میان سطور و جایی که باید سفید بماند، می گذارند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کنددست
تصویر کنددست
آنکه دستش در کار کردن کند باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تندرست
تصویر تندرست
دارای بدن سالم و فاقد بیماری و ناخوشی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نادرست
تصویر نادرست
غلط، شکسته، معیوب، شخص متقلب و بدکار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دوردست
تصویر دوردست
جای دور، برای مثال ز بانگ سگان کآمد از دوردست / رمیدند گرگان و روباه رست (نظامی۵ - ۹۶۶)، چیزی که نزدیک نباشد، آنچه در دسترس نباشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سودپرست
تصویر سودپرست
کسی که در طلب سود به هر کاری دست می زند، نفع پرست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خودپرست
تصویر خودپرست
کسی که خود را بسیار دوست دارد و همه چیز را برای خود می خواهد، متکبر، خودخواه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کوارتت
تصویر کوارتت
قطعۀ موسیقی که برای چهار نوازنده یا چهار ساز ساخته شده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خودرسته
تصویر خودرسته
خودرو، ویژگی گیاهی که تخم آن را نکاشته باشند و به خودی خود روییده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کوارتت
تصویر کوارتت
فرانسوی (در کوهی) مهایک کوهی کواتور کوچک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نادرست
تصویر نادرست
کج معوج، دروغگو، بیمار، ناقص، باطل، متقلب خاین مقابل درست
فرهنگ لغت هوشیار
قطعات مکعب مستطیل سربی بابعاد مختلف که برای پر کردن جای خالی در سطور چیده شده و تنظیم سطر حاوی حروف بکار میرود، واحد اندازه فواصل بین حروف معادل 48 پند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوادرات
تصویر کوادرات
گوادراد گودرات
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی کنج نگار کنج گرا کسی که پیرو کوبیسم است نقاشی که بسبک مکتب کوبیسم نقاشی کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تندرست
تصویر تندرست
سالم و بی مرض و توانا سلامت و قوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تندرست
تصویر تندرست
((تَ دُ رُ))
سالم، صحیح
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خودپرست
تصویر خودپرست
((~. پَ رَ))
متکبر، خود خواه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نادرست
تصویر نادرست
((دُ رُ))
شکسته، معیوب، متقلب، دروغگو، بیمار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تندرست
تصویر تندرست
سلامت، سالم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نادرست
تصویر نادرست
باطل، غلط
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دوردست
تصویر دوردست
افق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نادرست
تصویر نادرست
Untruthfully, Wrong
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از زودرسی
تصویر زودرسی
Precociousness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خودپرست
تصویر خودپرست
Narcissist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نادرست
تصویر نادرست
de forma não verdadeira, errado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خودپرست
تصویر خودپرست
нарцисс
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از زودرسی
تصویر زودرسی
раннее развитие
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نادرست
تصویر نادرست
falsamente, incorrecto
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خودپرست
تصویر خودپرست
Narzisst
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از زودرسی
تصویر زودرسی
Frühreife
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نادرست
تصویر نادرست
nieprawdziwie, błędny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خودپرست
تصویر خودپرست
нарцис
دیکشنری فارسی به اوکراینی