معنی نادرست
نادرست
((دُ رُ))
شکسته، معیوب، متقلب، دروغگو، بیمار
تصویر نادرست
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با نادرست
نادرست
نادرست
باطل، غلط
فرهنگ واژه فارسی سره
نادرست
نادرست
غلط، شکسته، معیوب، شخص متقلب و بدکار
فرهنگ فارسی عمید
نادرست
نادرست
کج معوج، دروغگو، بیمار، ناقص، باطل، متقلب خاین مقابل درست
فرهنگ لغت هوشیار
نادرست
نادرست
Untruthfully, Wrong
دیکشنری فارسی به انگلیسی
نادرست
نادرست
de forma não verdadeira, errado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
نادرست
نادرست
falsamente, incorrecto
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
نادرست
نادرست
nieprawdziwie, błędny
دیکشنری فارسی به لهستانی
نادرست
نادرست
неправдиво , неправильный
دیکشنری فارسی به روسی
نادرست
نادرست
неправдиво , неправильний
دیکشنری فارسی به اوکراینی