- کهب
- گاو میش پیر
معنی کهب - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نگهبان کوه، کوه نشین، پارسایی که در کوه خانه گرفته و در آنجا عبادت می کند
رنگ تیره
کوه نشین، نگهبان کوه
درآمد
دروغ
نسکها
زر، طلا
آستین ترسیدن
پاره ای از مال
جمع اهاب، پوسته های نا پیراسته پوست های خام
دشت فراخ، اسپ توانا، پاسی از شب زمین هموار
جمع شهاب، ستارگان درخشان، شب های 13 و 14 و 15 هر یک از ماه های سال مهی سپید تیره سپید چرک آب سرخی است که در مرتبه اول از گل کاجیره گیرند
غم، غصه، اندوه، مشقت
به دست آوردن، حاصل کردن، انجام دادن کاری برای فراهم کردن هزینۀ زندگی، کاسبی، شغل، کار، مقابل اختیار، در اعتقاد اشاعره، انجام گرفتن کارهای بندگان به قدرت و ارادۀ خداوند، اکتسابی، برای مثال کسان را درم داد و تشریف و اسب / طبیعی ست اخلاق نیکو نه کسب (سعدی۱ - ۹۰)
غارت، چپاول، تاراج، غنیمت
جای وزیدن باد، جهت وزش باد
ویژگی سگ گزنده و مبتلا به هاری
کلب کلب: کلب الکلب، سگ دیوانه و گزنده، سگ هار
کلب کلب: کلب الکلب، سگ دیوانه و گزنده، سگ هار
کهنه، دیرین، دیرینه، قدیم، بزرگ
بخشیدن چیزی به کسی، بخشیدن، بخشش
شعله، زبانۀ آتش، گرد و غبار بالاآمده
دهان، گرداگرد دهان، پوز، نس، منقار پرنده
کنف، نوعی الیاف محکم از جنس سلولز که برای ساختن طناب و ریسمان به کار می رود، گیاهی از خانوادۀ پنیرکیان که این الیاف از آن ساخته می شود و دانۀ آن به عنوان دارو مصرف می شود، ژوت، قنّب برای مثال دختر رز که تو بر طارم تاکش دیدی / مدتی شد که بر آونگ سرش در کنب است (انوری - ۴۹)
کوزه، جام
آسیب، صدمه
پسوند متصل به واژه به معنای کوبنده مثلاً آهن کوب، برنج کوب، پایکوب
پسوند متصل به واژه به معنای کوبیده مثلاً سرکوب، طلاکوب
کوب خوردن: صدمه خوردن، آسیب خوردن، کوفته شدن
آسیب، صدمه
پسوند متصل به واژه به معنای کوبنده مثلاً آهن کوب، برنج کوب، پایکوب
پسوند متصل به واژه به معنای کوبیده مثلاً سرکوب، طلاکوب
کوب خوردن: صدمه خوردن، آسیب خوردن، کوفته شدن
اسبی که رنگش سرخ مایل به سیاهی باشد، اسب قهوه ای رنگ
بند استخوان، استخوان بندگاه پا و ساق، پاشنۀ پا، شتالنگ، در ریاضیات ریشۀ سوم عدد
شهاب ها، شعله های آتش، در علم نجوم خطی روشن در آسمان که بر اثر برخورد سنگی آسمانی با جوّ زمین و سوختن آن ایجاد می شود، جمع واژۀ شهاب
کتاب ها، نوشته ها، اوراق چاپ شده جلد شده، جمع واژۀ کتاب
کتب اربعه: چهار کتاب آسمانی، شامل صحف ابراهیم، تورات، انجیل و قرآن
کتب اربعه: چهار کتاب آسمانی، شامل صحف ابراهیم، تورات، انجیل و قرآن
مفرد واژۀ اذهاب، ذهوب، در علم شیمی زر، طلا. یک قطعۀ آن ذهبه، جمع اذهاب، زردۀ تخم مرغ
غافل شدن، بیخبر شدن و فراموش کردن
کب انگلیسی در گذشته به ارابه ای می گفته اند که جای راننده پشت سر نشین بوده امروزه به فرابر (تاکسی) می گویند کابه: اندوه انداک افسردگی دلتنگی