جدول جو
جدول جو

معنی کنکور - جستجوی لغت در جدول جو

کنکور
هم آهنگی، همکاری، مسابقه، رقابت
تصویری از کنکور
تصویر کنکور
فرهنگ لغت هوشیار
کنکور
((کُ))
مسابقه، امتحان ورودی
تصویری از کنکور
تصویر کنکور
فرهنگ فارسی معین
کنکور
جلسۀ آزمون کتبی که داوطلبان برای ورود به دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی در آن شرکت می کنند
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کنتور
تصویر کنتور
شمارنده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کنتور
تصویر کنتور
دستگاه مخصوص تعیین مصرف برق، آب، گاز و امثال آن ها، دستگاه شمارنده برای کمیّت های مختلف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کنکوس
تصویر کنکوس
جن، دیو، جنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کندور
تصویر کندور
لاتینی تازی گشته شاهرخ کرکس آمریکایی
فرهنگ لغت هوشیار
آلتی که مقدار مصرف برق، آب، گاز و غیره را در یک کارخانه یا یک موسسه تعیین کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنتور
تصویر کنتور
((کُ تُ))
کنتر، دستگاهی برای تعیین کردن مصرف برق و آب و امثال آن ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کنکر
تصویر کنکر
پارسی تازی گشته از کنگر سیب زمینی ترشی
فرهنگ لغت هوشیار
رعد تندر: بلرزید صحرا و کوه و کنور تو گفتی که برق آتشی زد بطور. (علی فرقدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنور
تصویر کنور
((کُ))
رعد، تندر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کنور
تصویر کنور
((کَ یا کِ))
مکر، فریب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کنور
تصویر کنور
((کَ))
ظرف بزرگ گلی که در آن غله ریزند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کنور
تصویر کنور
رعد، غرش ابر، برای مثال بلرزید صحرا و کوه از کنور / تو گفتی که برق آتشی زد به طور (فرقدی - لغتنامه - کنور)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کنور
تصویر کنور
جای ریختن آرد یا غله در خانه یا دکان که از خشت و گل یا تخته درست کنند، پرخو، کانور، کندوک، کندوله، کندو برای مثال از تو دارم هرچه در خانه خنور / وز تو دارم نیز گندم در کنور (رودکی - ۵۳۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کنکور دانس
تصویر کنکور دانس
فرانسوی همشیبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنکور دانت
تصویر کنکور دانت
فرانسوی همشیب
فرهنگ لغت هوشیار