معنی کنتور کنتور((کُ تُ)) کنتر، دستگاهی برای تعیین کردن مصرف برق و آب و امثال آن ها تصویر کنتور فرهنگ فارسی معین
کنتور کنتور دستگاه مخصوص تعیین مصرف برق، آب، گاز و امثال آن ها، دستگاه شمارنده برای کمیّت های مختلف فرهنگ فارسی عمید
کنتور کنتور آلتی که مقدار مصرف برق، آب، گاز و غیره را در یک کارخانه یا یک موسسه تعیین کند فرهنگ لغت هوشیار
کنتور کنتور آلتی که مقدار مصرف برق، آب، گاز و غیره را در یک خانه یا یک مؤسسه تعیین کند: کنتور پنج آمپر. کنتور ده آمپر. (فرهنگ فارسی معین). - کنتور ساعتی، کنتور برقی که مصرف برق را در ساعات شب و روز جداگانه تعیین نماید. (فرهنگ فارسی معین) لغت نامه دهخدا
تنتور تنتور فرانسوی ملگیا الکل یا اترکه از عناصر فعال موادمعدنینباتی و حیوانی استخراج میشود. یا تنتورید. محلول ید و الکل که برای التیام زخم بکار رود فرهنگ لغت هوشیار
سنتور سنتور یکی از قدیمترین و کاملترین سازهای ایرانی که به شکل ذوزنقتین ساخته شده و سیمهای بسیار بر روی آن کشیده شده است و آنرا به وسیله دو مضراب چوبی نوازند فرهنگ لغت هوشیار
کاتور کاتور کاتوره: (چه چیز است آنکه باز راست و بازور همی سازد بکار سازش گور) (بگور اندر شود ناگه پیاده برون آید سوار از گور کاتور) فرهنگ لغت هوشیار