پری. انباشتگی. امتلاء معده. رودل، جمعیت، مقابل پراکندگی و تفرقه: روزگار چندان جمعیت و آکندگی را بتفرقه و پراکندگی رسانید. (تاریخ طبرستان). - آکندگی بازو یا ران و جز آن، گوشتناکی او
پُری. انباشتگی. امتلاء معده. رودِل، جمعیت، مقابل پراکندگی و تفرقه: روزگار چندان جمعیت و آکندگی را بتفرقه و پراکندگی رسانید. (تاریخ طبرستان). - آکندگی بازو یا ران و جز آن، گوشتناکی او